گزارش ایسنا، این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با حضور در میان
نوجوانان و جوانان گروههای جهادی، انتقاداتی را نسبت به رییس جمهور فعلی و
دولت یازدهم وارد کرد و در بخشی از سخنان خود گفت: مگر پیادهرو حمام
مردانه و زنانه است که در آن دیوار بکشیم.
حامیان قالیباف از پیش از ورود او به سر دادن شعار پرداخته بودند و
شعارهایی همچون: "هم خوشگلی هم بوری، حتما رییس جمهوری"، "قالیباف جهادگر،
حمایتت میکنیم"، "حی علی خیر العمل، خوشآمدی مرد عمل"، "روحانی حیا کن،
مملکت رو رها کن"، "مدیران از همه جا بیخبر، نمیخواهیم"، "آنکه زده تو
دهن کارگر، نمیخواهیم"، "اختلاس، نمیخواهیم"، "دور دور نصف شب توی لاس
وگاس نمیخواهیم"، "تخلیه خزانه برای خرید ایرباس، نمیخواهیم"، "دولت 4
درصدی نمیخواهیم"، "فدات بشم امام رضا، رییس جمهوری که نباشه مشهدی
نمیخواهیم"، "سیاست خارجی ترسو و پاپیونی، نمیخواهیم"،"زانو زدن توسط
وزیرمون پیش امیر کویت، نمیخواهیم"، "کابینهای که پاش باشه لب گور
نمیخواهیم"، "وزیری که داد بزنه بیشعور، نمیخواهیم"، مدیران از همه جا
بیخبر، نمیخواهیم"، "دولت حاجی بازاری، نمیخواهیم"، "دولت حرف و شعار
نمیخواهیم"، "مسئول سرمایهدار نمیخواهیم"، "وزیری که داره هفت هشت کار
نمیخواهیم" و... سر میدادند.
رای دادن چند دقیقه است ولی آثارش در زمان می ماند
رای دادن در انتخابات نشانه موجودیت . هویت و شخصیت افراد است . رای دادن حق فرد است در ایجاد جامعه مطابق اندیشه خود و تکلیف فرد است نسبت به سرنوشت خود وجامعه . حضور در رای گیری یک فریضه است . اگر به سرنوشت خود وجامعه و آیندگان علاقه مندیم . اما به چه کسی رای دهیم بستگی دارد اولا به اندیشه فرد. کسی که نزدیکتر است به اندیشه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی فرد ثانیا سطح تقاضای فرد: تقاضا و خواسته در افراد متفا وتند هر فردی متناسب با خواسته خود به کسی که فکر می کند بهتر می تواند خواسته هایش را برآورده سازد متمایل تر است ولی یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه کسی که برای بلند شدن وحرکت کردن دست بر زانوی خویش می گذارد قابل اعتماد تر است تا کسی که تقاضای گرفتن دستش را دارند. (متکی بودن به پتانسیلهای خودی و درونی )ودر گذشته او از بد اخلاقی های سیاسی و فرهنگی واقتصادی کمتر وجود داشته باشد .کسی که حاضراست خود را بر دیگران مقدم بدارد این اندیشه همواره مد نظرش در دوران مدیریتش خواهد بود و قابل اعتماد نخواهد بود .مطابق ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده جامعه حرکت کند و به آسانی از آنها عدول نکند .
و هر ارزش یا قانونی را بخاطر آن ارزش و قانون به آن احترام بگذارد و هر جایگاهی را بخاطر همان جایگاه ارزش قائل شود نه سفارش دوستان و همین دوستان از وی چهره و فرد بی ارزشی تربیت خواهند کردد .قانون صرف قانون بودن خوب نه تفسیر منافعی از آن.
و بخاطر داشته باشیم اگر معتقد به معاد هستیم از علت رای دادن ما به افراد سوال می شود چون با رای خود در فساد و جرایم فرد سهیم می شویم همچنین در عظمت دین وکشور با او شرکیم ودر تشخیص درست اجر خود را خواهی داشت و هرچه بیشتر در معرفی تلاش کنی اجرت بیشتراست و اگر به معاد اعتقاد نداریم به وجود وجدان آگاهیم که اگر بخاطر عدم شناخت صحیح و با توصیه دیگران رای دهیم و آسیبی به جامعه و کشور وارد شود به عذاب وجدان مبتلا می شویم . و وجدان محکمه ایست که نیاز به قاضی ندارد واگر با رای ما گشایشی در زندگی افراد و رشد کشور حاصل شود ما هم بواسطه انتخاب او به خود می بالیم و از انتخاب خود لذت می بریم
تبلیغات هست . توصیه دوستان هست .فکر گشایش مادی برای خود هست . خشنودی و تلقین حزب وجناح هست و لی بدان عذاب وجدان هم پس از مدتی هست . تنها آنچه مهم است خودمان به نتیجه برسیم که برایش حجت و دلیل دارم اصل است
سخن آخر- مطابق آموزه های دینی کسی که آخرت خود را فدای دنیای خود می کند نادان است و نادان تر از او کسی است که آخرت خود را فدای دنیای دیگران می کند . اندکی تامل اندکی با خدا خلوت کردن می توتند انتخاب برتر را نشان دهد . والامروا علیکم 23/2/96
ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم
خداوند سرنوشت هیچ قومی راتغییر نمی دهد مگر آن قوم خود اقدام به تغییر و اصلاح امور خود کنند .
به هر شیوه رای حمع کردن مغایر فرهنگ ملی ایرانی اسلامی است .انتخابات ریاست جمهوری 96
چهره واقعی برخی از افراد و جریانها را روشن تر ساخت . آنچه را بر زبان می آید واز درون آنها
تراوش می کند نثار رقیب می کنند . از کسانی که ادعای اولا ایرانی بودن وثانیا مسلمان بودن و
ثالثا با سواد وبا فرهنگ بودن پذیرفته نیست . ولی از یک نکته نباید غافل شد صاحبان ثروت
وقدرت چون منافع خود را به خطر می بینند همه اعوان وانصار خود را به همت می طلبند و از
همه روشهای غیر اخلاقی و غیر ملی ومذهبی در جهت حفظ موقعیت و ثروت وقدرت خود بهره
می گیرند . حال کسانی که حق انتخاب دارند باید آینده نگر ومدبر باشند که سرنوشت دنیوی و حیات
آخروی خود را به چه کسانی می سپارند .کسانی که برای رسیدن به قدرت و ثروت و همه چیز فدا
می کنند نمی توانند نگهبان و خدمتگزار خوبی برای ملت و کشور باشند . همیشه بین بد و بدتر عقل
حکم به انتخاب به بد می دهد قسم به آنچه احترام براش قائلید به کسی رای دهید که در بزنگاه شما
و حیثیت و کشور شما را تقدیم به دشمن شما نکند . و شما را فقط نردبان پیروزی خود نداند بلکه به
شما هم فکر کند وبه شما حداقل احترام بگذارد .و نماینده اخلاق و منش ایرانی اسلامی باشد . ما
کنند . حال در کشور ما هم برخی گروه ها اخلاق امریکایی ( ماکیاولی )دارند . عرض بنده رای
دهنده باید عاقل باشد.
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی لا یغیر ما بانفسهم
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آن قوم خود نسبت به تغییر اقدام کنند
در آستانه انتخابات شورا های اسلامی و ریاست جمهوری نکاتی قابل تامل است که باید مورد توجه قرار گیرد .
اصولا ارزش هر فرهنگ و به تبع آن. مردم دارنده آن فرهنگ اندیشه است. و
اندیشه همواره برگرفته از اعتقادات مذهبی وسیاسی است که فرد طبق آموزه هایی که فرا گرفته در ایجاد شده است و هراندیشه
اهدافی دارد . وهمچنین خط ومشی برای نیل به اهداف . در ایران بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی در ابتدا با تاثر از انقلاب و اسلام
اندیشه مردم براساس افکارحضرت امام
(ره) شکل گرفت که هدف ارتقاءفرهنگ دینی و سیاسی برگرفته از تعالیم اسلام که تبیین کننده اش حضرت امام که
براساس اآموزه های دینی وسیره بزرگان بوده که می توان یک نوع بازگشت به خویشتن
خویش در اسلام بود پس سالیانی که اسلام در محجوریت فرهنگ غرب و نماینده آن در ایران یعنی
حکومت دست نشانده پهلوی بود . پس از ثبات وآرامش پس از انقلاب و متناسب به توطئه
هایی که کشورهایی که با این انقلاب سازگار نبودند و برایش مشغله فکری و اهرمهای
فشار برای نابودی یا حداقل تضعیف آن طراحی می شد .اندیشه هایی برگرفته از جانب رهبری نظام تدوین
و برای مقابله با توطئه های دشمنان به اجرا در می امد . این اندیشه های هم براساس
نیازهای سیاسی واقتصادی وفرهنگی بود .و کسانی هم بودند راهکارهایی برای برون رفت
از آن شرایط طرح می کردند که ابتدا در قالب اندیشه چپ وراست در جامعه خود را نشان
دادو هیچکدام قصد عبور از نظام را نداشتند بلکه اندیشه خود را بهتر روش برون رفت از مشکلات مطرح
می کردند . و استفاده از الگوهای کشورهای دیگر جهت سروسامان دادن به اوضاع کشور
توصیه می کردند به همین جهت گروها یی که متمایل به نسخه اقتصاد دولتی بودن و به نام چپ وکسانی که به اجرای نسخه کشورهای اروپایی وامریکا
داشتند به راست معروف شدند و در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با هم رقابت می
کردند و در جهت دست یافتن به ارکان حکومت در صدد حذف یکدیگر بودند . که با توجه
نیاز شناسی جامعه اقدام به شعار وبرنامه هایی جهت به دست گرفتن قدرت استفاده می کردند .و مردم نیز با اعتماد به برنامه ها
به گروهی روی می آوردند از آن گروه که کاری برنمی آمد یا پاسخگوی نیازشان که عموما اقتصادی وسیاسی و فرهنگی بود به گروه
دیگر رو می آوردند این اندیشه ها به تدریج بروز رسانی شد .ودر قالب اصلاح طلب و
اصولگرا نمود پیدا کرد و رقابت
اندیشه ای بسیار قوی تر شد .و هر دولتی که سرکار می آمد نیروهای وابسته به گروه
رقیب را از جایگاه مدیریتی حذف و نیروهای وفادار به خود را جایگزین می کرد .اندیشه
اصولگرادر شعار دادن به دنیال رشد سیاسی
وفرهنگی جامعه براساس الگوهای درونی بود
که براساس برداشتهای دینی و روشنگریهای رهبر ی شکل می گرفت.و لقب ارزشمدار را یدک
می کشند هرچند دربین آنها گروه ها وافراد قدرتمند و شیفته قدرت نیز وجود دارد.و این اندیشه تلاش دارد خود را رهرو رهبر ی مطرح کند و وانمود کند مجری سیاستهای تدوین شده نظام و به دنبال ایجاد الگوی ایرانی اسلامی برای اداره کشور است و کمتر به استفاده از تجربیات کشورهای غیراسلامی متمایل هستند .که بیشتر این گروه ها را نیروهای مذهبی و معتقد به ارزشها تشکیل می دهد وهمیشه در راس دفاع از انقلاب قرار دارند بجز عده ای عاشقان قدرت وثروت که دراین اندیشه شکل گرفته بقیه انسانهای قابل اعتمادی هستند . و در مقابل اصلاح طلب ها برای پیشبرد اهداف و
سروسامان دادن به اوضاع کشور به دنیال نظریه هایی عملی بقیه کشورها هستند و به دنبال رشد همه جانبه کشور براساس معیارهای خود که برگرفته از اندیشه سرمایه داری و نزدیکی به فرهنگ غربی است هرزمان قدرت گرفتند برای نزذیکی به فرهنگ غربی تلاش ردند و باصطلاح به دنبال تعامل با جهان آزاد هستند .که این اندیشه آنها در مغایرت با اصول تدوین شده نظام است وسعی می کنند بین این دو تعاملی ایجاد کنند .در بین آنها افراد غرب زده ای نیز وجود دارد که برای رابطه با غرب خصوصا امریکا بیقراری می کنند . و برای
به قدرت رسیدن به طرح شعارهای مردم پسند اقدام می می کنند . وبرای رسیدن به هدف کسب
قدرت از هیچ کوششی دریغ نمی کنند .و از هیچ راهی مضایقه نمی کنند.
ارزشها در قالب قانون نگاه می کنند و قبول دارند . و گاهی هم قانون را دور می زنند تا به هدف
برسند .و در عمل به توصیه های ارزشی التزام
چندانی ندارند. و به دنبال شیوه زندگی با رنگ وبوی اروپایی می باشند .دین و
قانون را تا جایی قبول دارند که منافع
ثروتی وقدرتی آنان را حفظ کند . بصورت
تشکیلاتی عمل می کنند و از هر حربه ای برای کسب رای وکسب قدرت استفاده می کنند.و
در امتیازهای ثروتی وقدرتی به همفکران خود توجه ویژه دارند .و افراد وفادار آنها در جاهای مختلف کشور پیاده نظام آنها محسوب شده و شاید خیلی از آنها آشنایی چندانی از اهداف برنامه های آنان نداشته و فقط به استفاده برخی از امتیازات شهرستانی مثل وام و پست های رده پایین بهره مند می شوند .ولی غافلند این عدم اگاهی چه نتایج دزخشانی برای سردمداران آنها دارد.جایی که اکثریت اندیشه سازان کشور توجه به درون واستفاده از امکانات و نیروهای جوان برای پیشبرد اهداف توصیه می کنند . اینها همه اندیشه شان نزدیکی به غرب و نزدیکی به فرهنگ غربی است که در دوره دوران اصلاحات و دوره اخیر نمادی از این اندیشه است . کسانی مه به آموزه های دینی اندک آشنایی دارند آگاهند که انسان نباید به آنچه در جامعه اش می گذرد بی تفاوت باشد بلکه باید اندیشه هایی جهت تحقق اهداف وبرنامه هایی که به آموزه های دینی نزدیک ترند تقویت و حمایت کند و نسبت به اندیشه هایی که در مسیر آموزه های دینی نیستند جهت اصلاح آنان همت گمارد .خلاصه اینکه اگر از حاکمیت اصلاح طلبان راضی هستید باید بین خود وخدا حجت داشته باشید که به آنان رای میدهید . تفکرشان مشهود است که به دنبال چه می گردند . گزینه که بنا به تشخیص خود ملاکهای رهبری را دارا می باشد انتخاب کنید تا به تشخیص خود عمل کرده باشی نه شانتاز صاحبان قدرت وثروت
واللامرو علیکم یا اخی