گریستن بی صدا
اول مهرامسال که آغاز سال تحصیلی 96- 95 مقارن است با ایام عید غدیر . این خود می تواندآغازی بر آموزش و پرورش حول محور ولایت باشد . تبیین جایگاه ولایت و نهادینه کردن ولایی شدن دانش آموزان از سرفصلهای آموزشی وپرورشی کمرنگ شده که نه مسئولین و نه خانواده ها هم به این امر حیات معنوی کم توجه اند . آنچه می تواند آینده معنوی ومادی دانش آموزان را رقم بزند مقید شدن به اجرای احکام عملی اسلام است . با توجه به سرفصلهای آموزشی وپرورشی احکام اسلام را بلد است ولی در اجرا بی توجه . نتیجه اش را در جامعه می بینیم کسانی که از کانال آموزش رسمی آموزش وپرورش و دانشگاه گذشته اند که ادعای اسلامی بودن را یدک می کشد ولی رفتار فارغ التحصیلان در محیط کار در جامعه چقدرمطابق اسلامی بودن است . وشاید برخی از احکام به اجبار فرا گرفته می شود چون جزو سوالات استخدامی یا گزینش است . وقتی معنویت وقداست را از مدارس زدودیم و صرفا بعنوان پیش نیاز شغل به آن نگاه کردیم ممکن است در معیارهای دنیایی خوب باشد ولی برای رسیدن به اهداف تعلیم وتربیت اسلامی بسیار فاصله دارد . چون در نهادینه کردن امور معنوی در بین دانش آموزان ودانشجویان نظام تعلیم تربیت از راهکار های اسلامی استفاده نمی کند و وحدت رویه برای درونی کردن ارزشها اسلامی وجود ندارد .چون بجای کمک گرفتن از سرفصلها و شیوه های آموزشی اسلامی از روشهایی بهره می گیرند که غافل از اندیشه های تربیتی اسلام هستند . وهدف غایی تعلیم وتربیت را تربیت شهروندی مقید به قانون و نیرویی کارآمد می دانند نه نیروی ولایی تربیت کند که خود را مقید به احکام عملی اسلام بداند تا زمانی به این وجه تربیت ولایی در آموزش وپرورش و دانشگاهها توجه نشود و اغلب فارغ التحصیلان دنباله رو الگوی غربی بوده و حتی افرادی را هم که اعتقاد عملی به آموزه های عملی اسلام دارند به سخره می گیرند . از این بابت باید گریست بیصدا