اندیشه 14

به خانه خدمتگزار خود خوش آمدید .

اندیشه 14

به خانه خدمتگزار خود خوش آمدید .

این خانه قصد خدمات فرهنگی و آموزشی دارد التماس دعا
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۱۱:۰۱ - ABOLFAZL :.
    موافقم
  • ۱۹ فروردين ۹۶، ۱۸:۱۱ - ABOLFAZL :.
    قشنگه
چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۳۲ ب.ظ

احترام به پدر ومادر

ومادر

۱٫ بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی(ع):

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج ۱۰، ص ۷۰۹٫


۲٫ برترین اعمال

قال الصادق(ع):

افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله.

امام صادق(ع) فرمود:

برترین کارها عبارتست از: ۱ – نماز در وقت ۲ – نیکی به پدر و مادر ۳ – جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۵٫


۳٫ انس با پدر و مادر…

فقال رسول الله(ص):

فقر مع والدیک فوالذی نفسی بیده لَاُنسُهما بک یوما و لیلة خیر من جهاد سنة.

مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:

پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:

پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۵۲٫


۴٫ محبوبترین کارها

عن ابن مسعود قال: سألت رسول الله(ص):

ایُّ الاعمال احبُّ الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی(ص) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۰٫


۵. نگاه به پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

ما ولد بار نظر الی ابویه برحمة الا کان له بکل نظرة حجة مبرورة.

فقالوا: یا رسول الله و ان نظر فی کل یوم مائة نظرة؟

قال: نعم، الله اکبر و اطیب.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

هر فرزند نیکو کاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول باو داده می شود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟

فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۳٫


۶. عظمت پدر و مادر

عن ابی الحسن الرضا(ع) قال:

ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.

امام رضا(ع) فرمود:

خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:

۱ – به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.

۲ – به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.

۳ – به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.

بحار الانوار، جلد ۷۴، ص ۷۷٫


۷٫ احترام پدر و مادر

قال الصادق(ع):

بر الوالدین من حسن معرفة العبد بالله اذ لا عبادة اسرع بلوغا بصاحبها الی رضی الله من حرمة الوالدین المسلمین لوجه الله تعالی.

امام صادق(ع) فرمود:

نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۷٫


۸٫ اطاعت از والدین

قال رسول الله(ص):

من اصبح مطیعا لله فی الوالدین اصبح له بابان مفتوحان من الجنة و ان کان واحدا فواحدا.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می شود.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۷٫


۹٫ ارزش اطاعت از پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۷٫


۱۰٫ پرداخت بدهی والدین

عن رسول الله(ص):

من حج عن والدیه او قضی عنهما مغرما بعثه الله یوم القیامة مع الابرار.

رسول خدا(ص) فرمود:

کسی که به نیت پدر و مادرش حج انجام دهد یا بدهکاری آنها را بپردازد خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۸٫


۱۱٫ خشنودی پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

من ارضی والدیه فقد ارضی الله و من اسخط والدیه فقد اسخط الله.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۰٫


۱۲٫ عاقبت نیکی به پدر و مادر

عن الصادق(ع) قال:

بینا موسی بن عمران یناجی ربه عز و جل اذ رای رجلا تحت عرش الله عز و جل فقال: یا رب من هذا الذی قد اظله عرشک؟

فقال: هذا کان بارا بوالدیه، و لم یمش بالنمیمة.

امام صادق(ع) فرمود:

هنگامی که حضرت موسی(ع) مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟

خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و هرگز سخن چینی نمی کرد.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۶۵٫


۱۳٫ سفر برای نیکی به پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

سر سنتین بر والدیک، سر سنة صل رحمک.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

دو سال راه برو به پدر و مادرت نیکی کن، یکسال راه برو و صله رحم انجام بده، (یعنی اگر پدر و مادرت در فاصله دوری هستند که دو سال باید راه بروی تا به آنها برسی و نیکی کنی ارزش دارد).

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۳٫


۱۴٫ پدر و مادر و افزایش عمر و روزی

قال رسول الله(ص):

من احب ان یمد له فی عمره و ان یزاد فی رزقه فلیبر والدیه و لیصل رحمه.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۵٫


۱۵٫ آثار نیکی به پدر و مادر

عن حنان بن سدیر قال: کنا عند ابی عبد الله(ع) و فینا میسر فذکروا صلة القرابة فقال ابو عبد الله(ع):

یا میسر قد حضر اجلک غیر مرة و لا مرتین، کل ذلک یؤخر الله اجلک، لصلتک قرابتک، و ان کنت ترید ان یزاد فی عمرک فبر شیخیک یعنی ابویک.

حنان بن سدیر می گوید: در حضور امام صادق(ع) بودیم که میسر هم در میان ما بود، از رابطه خویشاوندی سخن به میان آمد، امام صادق(ع) فرمود:

ای میسر چند بار اجل و مرگ تو فرا رسیده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خویشاوندانت تاخیر انداخته است، اگر می خواهی خداوند عمر تو را زیاد کند به پدر و مادرت نیکی کن.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۴٫


۱۶٫ اول نیکی به مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

جاء رجل الی النبی(ص) فقال:

یا رسول الله من ابر؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): امک،قال: ثم من؟

قال(ص): اباک.

امام صادق(ع) فرمود:

مردی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟

فرمود: به مادرت، عرض کرد، بعد از او به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، سؤال کرد: سپس به چه کسی؟

فرمود: به پدرت؟

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۴۹٫


۱۷٫ نتیجه نیکی به پدر و مادر

عن رسول الله(ص) قال:

بروا اباءکم یبرکم ابناءکم، عفوا عن نساء الناس تعف نسائکم.

رسول خدا(ص) فرمود:

به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم پوشی کنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم پوشی کنند.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۶٫


۱۸٫ حق پدر

عن ابی الحسن موسی(ع) قال:

سال رجل رسول الله(ص): ما حق الوالد علی ولده؟ قال: لا یسمیه باسمه، و لا یمشی بین یدیه، و لا یجلس قبله و لا یستسب له.

از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمود:

مردی از پیامبر خدا(ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: ۱ – او را با نام صدا نکند ۲ – در راه رفتن از او جلو نیفتند. ۳ – قبل از او ننشیند. ۴ – کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۴۵٫


۱۹٫ عبادت در نگاه

قال رسول الله(ص):

نظر الولد الی والدیه حبا لهما عبادة.

رسول خدا(ص) فرمود:

نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۰٫


۲۰٫ رفتار با والدین

عن ابی ولاد الحناط قال:

سالت ابا عبد الله(ع) عن قول الله:

«و بالوالدین احسانا» (۱)

فقال: الاحسان ان تحسن صحبتهما و لا تکلفهما ان یسالاک شیئا هما یحتاجان الیه.

ابی ولاد می گوید:

معنای آیه «و بالوالدین احسانا» را از امام صادق(ع) پرسیدم، فرمود:

احسان به پدر و مادر اینست که رفتارت را با آنها نیکو کنی و مجبورشان نکنی تا چیزی که نیاز دارند از تو بخواهند. «یعنی قبل از درخواست آنان » نیازشان را برطرف کنی ».

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۹٫


۲۱٫ وظیفه در برابر والدین

قال ابو عبد الله(ع):

لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدیک فوق ایدیهما و لا تتقدم قدامهما.

امام صادق(ع) فرمود:

چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها نکن دستهایت را بالای دستهای آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۹٫


۲۲٫ نیابت از پدر و مادر

قال ابو عبد الله(ع):

ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین او میتین، یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و له مثل ذلک، فیزیده الله(عز و جل) ببره و صلاته خیراً کثیراً.

امام صادق(ع) فرمود:

چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، باین صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج بجا بیاورد و روزه بگیرد، زیرا اگر چنین کند ثواب آنها به پدر و مادر می رسد و به خود شخص هم همانقدر ثواب داده می شود، به علاوه خداوند متعال به واسطه کارهای نیک و نماز او خیر زیادی به او عطا می کند.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۴۶٫


۲۳٫ نیکی به والدین بد

عن ابی جعفر(ع) قال:

ثلاث لم یجعل الله (عز و جل) لاحد فیهن رخصة اداء الامانة الی البر و الفاجر و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر و بر الوالدین برین کانا او فاجرین.

امام باقر(ع) فرمود:

در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است.

۱ – ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق.

۲ – وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق.

۳ – نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق و لا ابالی.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۵۶٫


۲۴٫ برخورد با پدر و مادر مشرک

فیما کتب الرضا(ع) للمامون:

بر الوالدین واجب، و ان کانا مشرکین و لا طاعة لهما فی معصیة الخالق.

در نوشته حضرت رضا(ع) به مامون آمده که:

نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۲٫


۲۵٫ زیارت قبر والدین

عن رسول الله(ص) قال:

من زار قبر والدیه او احدهما فی کل جمعة مرة غفر الله له و کتب برا.

رسول خدا(ص) فرمود:

کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آندو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می بخشد و او را نیکوکار می نویسد.

کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۸٫


۲۶٫ بهشت و نیکی به والدین

عن ابی الحسن(ع) قال: قال رسول الله(ص):

کن بارا و اقتصر علی الجنة و ان کنت عاقا فاقتصر علی النار.

از امام رضا(ع) نقل شده که فرمود:

رسول خدا(ص) فرمود:

نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولی اگر عاق آنها شوی جهنمی خواهی بود.

اصول کافی، ج ۲، ص ۳۴۸٫


۲۷٫ نگاه تیز به پدر و مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

لو علم الله شیئا ادنی من اف لنهی عنه، و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیهما.

امام صادق(ع) فرمود:

اگر خداوند چیزی کمتر از اف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می کرد: و اف گفتن از کمترین مراتب عاق شدن است. نوعی از عاق شدن اینست که انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود).

اصول کافی، ج ۴، ص ۵۰٫


۲۸٫ نگاه خشم آلود به پدر و مادر

عن ابی عبد الله(ع) قال:

من نظر الی ابویه نظر ماقت، و هما ظالمان له، لم یقبل الله له صلاة.

امام صادق(ع) فرمود:

کسی که از روی نفرت به پدر و مادرش که باو ستم کرده اند نگاه کند، نمازش در درگاه الهی پذیرفته نمی شود.

اصول کافی، ج ۴، ص ۵۰٫


۲۹٫ غمگین کردن پدر و مادر

قال امیرالمؤمنین(ع):

من احزن والدیه فقد عقهما.

امیرالمؤمنین(ع) فرمود:

کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است. (حق آنها را رعایت نکرده است.)

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۶۴٫


۳۰٫ نتیجه بی ادبی به والدین

عن ابی جعفر(ع) قال:

ان ابی نظر الی رجل و معه ابنه یمشی و الابن متکی ء علی ذراع الاب، قال:

فما کلمه ابی مقتا له حتی فارق الدنیا.

امام صادق(ع) فرمود:

پدرم مردی را دید که پسرش همراهش راه می رفت و به بازوی پدر تکیه کرده بود، (وقتی این جریان را دید) تا زنده بود از روی ناراحتی و خشم با او صحبت نکرد.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۶۴٫


۳۱٫ درگیری با پدر

قال ابو عبد الله(ع):

ثلاثة من عازهم ذل:

الوالد و السلطان و الغریم.

امام صادق(ع) فرمود:

هر کس با این سه نفر کشمکش کند خوار می گردد:

پدر، سلطان حق و شخص بدهکار.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۱٫


۳۲٫ محرومیت عاق والدین

قال رسول الله(ص):

ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام و لا یجدها عاق و لا قاطع رحم.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۶۲٫


۳۳٫ بدبختی عاق والدین

عن الصادق(ع) قال:

لا یدخل الجنة العاق لوالدیه و المدمن الخمر و المنان بالفعال للخیر اذا عمله.

امام صادق(ع) فرمود:

عاق والدین و شرابخوار و انسان خیر منت گذار وارد بهشت نمی شوند.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۴٫


۳۴٫ عاقبت عاق والدین

قال رسول الله(ص):

اربعة لا ینظر الله الیهم یوم القیامة، عاق و منان و مکذب بالقدر و مدمن خمر.رسول خدا(ص) فرمود:

در قیامت خدا به چهار گروه نظر رحمت نخواهد کرد:

۱ – عاق والدین ۲ – منت گذار۳ – منکر قضاء و قدر۴ – شرابخوار.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۱٫


۳۵٫ مجازات عاق والدین

قال رسول الله(ص):

ثلاثة من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخرة:

عقوق الوالدین، و البغی علی الناس و کفر الاحسان.

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:

کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)

۱ – عاق پدر و مادر۲ – ظلم و تجاوز به مردم ۳ – ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۴٫


۳۶٫ عاق والدین

عن ابی عبد الله(ع) قال:

الذنوب التی تظلم الهواء عقوق الوالدین.

امام صادق(ع) فرمود:

از گناهانی که هوا را تیره و تار می کند عاق والدین شدن است.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۴٫


۳۷٫ شقاوت عاق والدین

قال الصادق(ع):

عقوق الوالدین من الکبائر لان الله (عز و جل) جعل العاق عصیا شقیا.

امام صادق(ع) فرمود:

عاق پدر و مادر شدن از گناهان کبیره است، زیرا خداوند متعال عاق والدین را گناهکار شقی شمرده است.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۴٫


۳۸٫ هلاکت عاق والدین

عن ابی عبد الله(ع):

ان رسول الله(ص) حضر شابا عند وفاته فقال(ص) له:

قل: لا اله الا الله،قال(ع): فاعتقل لسانه مرارا فقال(ص) لامراة عند راسه: هل لهذا ام؟

قالت: نعم انا امه،قال(ص): افساخطة انت علیه؟

قالت: نعم ما کلمته منذ ست حجج،قال(ص) لها: ارضی عنه،قالت: رضی الله عنه برضاک یا رسول الله فقال له رسول الله(ص): قال: لا اله الا الله قال(ع): فقالها… ثم طفی…

امام صادق(ع) فرمود:

هنگام مرگ جوانی، پیامبر اکرم(ص) کنار بستر او حضور یافتند و به جوان فرمودند: بگو لا اله الا الله، فرمود: زبانش بند آمد، چندبار تکرار کرد ولی زبان او بند شد، پیامبر(ص) به زنی که کنار جوان بود فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ زن گفت: بله، من مادر او هستم، فرمود: آیا از او ناراضی هستی؟ زن گفت: بله شش سال است با او صحبت نکرده ام، فرمود: از او راضی شو، زن گفت: یا رسول الله بخاطر رضایت تو خدا از او راضی شود. (من از او راضی شدم) سپس پیامبر(ص) بجوان فرمود: بگو لا اله الا الله، جوان در این هنگام گفت: لا اله الا الله و پس از لحظاتی مرد.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۵٫


۳۹٫ اعمال عاق والدین

قال رسول الله(ص):

یقال للعاق اعمل ما شئت فانی لا اغفر لک و یقال للبار اعمل ما شئت فانی ساغفر لک.

رسول خدا(ص) فرمود:

به عاق والدین از (طرف خدا) گفته می شود: هر کاری می خواهی انجام بده دیگر تو را نمی بخشم و به نیکوکار (نسبت به پدر و مادر) هم گفته می شود: هر چه می خواهی انجام ده تو را می بخشم.

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۰٫


۴۰٫ نیکی به والدین و آمرزش گناه

قال علی بن الحسین(ع):

جاء رجل الی النبی(ص) فقال: یا رسول الله ما من عمل قبیح الا قد عملته فهل لی توبة؟

فقال له رسول الله(ص):

فهل من والدیک احد حی؟

قال: ابی قال: فاذهب فبره.

قال: فلما ولی قال رسول الله(ص):

لو کانت امه.

امام سجاد(ع) فرمود:

مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و گفت: ای رسول خدا، من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم، آیا می توانم توبه کنم؟ رسول خدا(ص) فرمود: آیا هیچیک از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نیکی کن (تا آمرزیده شوی). وقتی او راه افتاد پیامبر(ص) فرمود: کاش مادرش زنده بود. (یعنی اگر او زنده بود و به او نیکی می کرد، زودتر آمرزیده می شد.)

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۲٫




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۸ ، ۱۷:۳۲
رستم فاریابی
دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۵۱ ب.ظ

مذاکره با ترامپ؟

عباس عبدی تحلیلگر اصلاح‌طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:  دنیای وارونه یعنی همین. ایران در یک فرآیند چند ساله وارد یک گفتگوی طولانی و سخت با کشورهای قدرتمند جهانی به علاوه اتحادیه اروپا شده و به یکی از مهم‌ترین توافقات در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی دست یافته و تا کنون نیز به تمام تعهدات خود پای‌بند بوده است، ولی اکنون یک نفر در آمریکا رییس جمهور شده و خواهان مذاکره شده و ایران را به مخالفت با مذاکره متهم می‌کند!! و جالب اینکه برخی از هم‌وطنان نیز می‌پرسند که چرا مذاکره نمی‌کنیم؟ ولی کمتر می‌گویند که مذاکره درباره چه و با چه کسی؟ درباره موضوعی که پیشتر مختومه شده است؟

ترامپ می‌گوید من توافق اوباما و جان کری را قبول ندارم. خوب این چه ربطی به ایران دارد؟ هر دولتی مسئول تعهدات دولت قبل از خودش است، حتی اگر بر اثر انقلاب روی کار آمده باشد. انقلاب که به معنای نامشروع و ناموجه دانستن حکومت قبلی است، باعث نمی‌شود که حکومت بعد از انقلاب تعهدات آن را اجرا نکند، زیرا این مسأله ربطی به کشورهای دیگر ندارد و باید در برابر آنها متعهد بود، مگر آنکه آن تعهد اشکارا ظالمانه باشند. به علاوه ترامپ با آوردن جان بولتون که شب و روز خواب جنگ را در همه جا می‌بیند، چه جایی برای حتی مذاکره غیر مرتبط با موضوع مورد اختلافات می‌گذارد؟

با این حال این پرسش مطرح است که چرا ایران، حتی در میان برخی از مردم خودش منتسب به مخالفت با مذاکره می‌شود و آمریکایی‌ها از جمله ترامپ و بولتون و پمپئو طرفدار گفتگو و مذاکره معرفی می‌شوند؟ پاسخ در نحوه مواجهه ما با نقاط قوت خودمان است. در واقع موضوع را درست طرح نمی‌کنیم.

مذاکرات منتج به برجام چه بود؟ ویلیام برنز در خاطرات خود می‌نویسد که رییس جمهور اوباما متقاعد شده بود که ما بدون یک شکل محدود غنی‌سازی در داخل ایران هرگز به توافق دست نخواهیم یافت. آنها دانش غنی‌سازی را داشتند و هیچ راهی برای بمباران، تحریم یا آرزوی از بین بردن آن وجود نداشت. بنابراین بنا بود برای ایرانیان به دقت مشخص کنیم که اگر آنها محدودیت‌های جدی و طولانی‌مدت درباره برنامه هسته‌ای‌شان را به همراه بازرسی‌های سرزده سنگین و ترتیبات مانیتورینگ بپذیرند، ما نیز آماده خواهیم بود تا امکان یک برنامه غنی‌سازی محدود در ایران را به عنوان بخشی از یک توافق جامع بپذیریم.

طبیعی است که پذیرش چنین واقعیتی از جانب آمریکا به لغو قطعنامه‌های شورای امنیت و نیز تحریم‌های آمریکا و غرب منجر می‌شد. کلیات این بسته پیش از مذاکرات شکل گرفته بود و نه در حین مذاکرات. به همین علت ایران نیز هنگامی که از کلیت این بسته مطلع شد آن را پذیرفت و دو سال درباره جزییات آن مذاکره کرد و در نهایت ایران میز آن مذاکره را به سرانجام رساند. حالا بسته بولتون برای مذاکره چیست؟ جز اینکه وعده سقوط ایران را در سال گذشته داد؟

پس چرا ایران نباید بر این شواهد بدیهی ضدمذاکره از جانب آمریکایی‌ها تأکید کند؟ این ایالات متحده است که میز مذاکره را با خروج از برجام و گفتار یکجانبه و نیز تغییرات در مسئولین خود ترک کرده است. کشوری که یک جنگ‌طلب مادرزاد را مشاور امنیت ملی خود کرده است، چه جایی برای گفتگو و مذاکره باقی می‌گذارد؟ اصل بدیهی و اولیه مذاکره به رسمیت شناختن طرف مقابل در کلیت وجودی آن است. بولتون در کجا چنین چیزی را به رسمیت شناخته؟ او حقوق‌بگیر مسعود رجوی است و به نیابت از آنان در کاخ سفید کار می‌کند.

از سوی دیگر ترامپ می‌خواهد که با شخص خودش گفتگوی بی‌برنامه انجام شود و دنبال نمایش است، در حالی که ایران با 1+5 گفتگو کرده است. دلیلی ندارد که آنان را ترک کرده و فقط با آمریکا وارد گفتگو شود. این یعنی که همه چیز را از دست می‌دهد، بدون اینکه چیزی به دست آورد.

البته آقای ظریف و نماینده جدید ایران در سازمان ملل چند بار به این نکات اشاره کرده‌اند ولی پیشنهاد مشخص این است که ایران خواهان گفتگوی واقعی شود. لازمه این کار در درجه اول انتصاب افرادی بجای بولتون و حتی پمپئو با کسانی است که گفتگو را قبول داشته باشند. سپس این گفتگوها باید در چارچوب 1+5 صورت گیرد و نه به صورت جداگانه. و این به معنای بازگشت برجام است. و بالاخره اینکه چه موضوعی مانده که در برجام حل‌وفصل نشده و گفتگو درباره آن نافی امنیت ملی و بقای ایران نباشد. طبیعی است قدرت نظامی و تسلیحات قانونی خارج از هر مذاکره‌ای خواهد بود. این نوشته نافی نقدهایی که تاکنون به راهبرد سیاست خارجی ایران نوشته‌ام نیست، بلکه روی دیگر ماجرای اخیر را نشانه رفته است
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۵۱
رستم فاریابی
يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۴۷ ب.ظ

شاخص های جدید رهبری در دینداری

جامعه ما بدون تردید نسبت به بهمن ۵۷ معنوی ترشده است. کافیست در مظاهر باطل نمانیم و عمق دینداری را در تار و پود جامعه دقیق‌تر شویم.

جامعه ما آگاه ترست و همین آگاهی و فهم حق و باطل خودش یک رشد قابل اعتناست. شاخص دیگر مبارزه است. رشد معنویت را باید در میزان مقاومت مردم با هجمه های زشتی و معصیت دید. این شاخصی است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد و عده ای ظاهرگرا، معنویت را ایستا و نقطه‌ای ارزیابی می‌کنند.

حال آنکه رشد دینداری و اساسا تقوا در حرکت محاسبه می‌شود. ملاک دیگر اجتماعی شدن دین فردی است. صوفی مسلکی و دینداری در خلوت‌ها، قدری ندارد که قابل افتخار باشد. شاخص دیگر رشد عینی معنویت است. از شهدای مدافع حرم تا مجالس مذهبی و فعالیت‌های خیرخواهانه و انسان دوستانه و غیره.

پیشنهاد می‌کنم این شب‌های ماه مبارک و از ساعت ۱۲ شب به بعد یک سر به مجالس مناجات خوانی شهر بزنید. هیات‌هایی مملو از جوان‌هایی که بسیاری شان روز بعد هم شاغلند.

اما اخیرا رهبر انقلاب در تحلیل وضعیت دینداری در جامعه به یک شاخص متفاوت اشاره کردند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

در تحلیل معنویت یک جامعه و در کنار گرایش به خوبی‌ها، باید ببینیم چه میزان یک جامعه از بدی و زشتی انزجار دارد و حاضرست آنرا بیان کند و برایش هزینه دهد. مثلا در کنار چهارشنبه‌های سفید، میزان تنفر اجتماعی از این عمل را هم باید مورد توجه قرار داد. تنفر از کشف حجاب که یا به جهت مصالح تربیتی و اجتماعی مورد تغافل قرار می‌گیرد و یا در مواردی هم با نهی از منکر خودش را نشان می‌دهد و فیلم هایش منتشر می شود.

رهبری انقلاب این بار به همین شاخص اشاره داشتند. فرمودند یک روز در این شهر شیخ فضل الله نوری را اعدام کردند و جز عده اندکی کسی متعرض نشد، اما امروز کشته شدن یک طلبه همدانی شهر و کشور را بهم می‌ریزد. توجه شود فقط شجاعت و جسارت بیان حق مورد توجه نیست. بلکه فهم اینکه چه کسی بر سر دارست و چرا باید چنین ظلمی شود نیز آنروزها برای مردم روشن نبود.

امروز، هم آگاهی از حق رشد کرده است و هم جسارت تولی و تبری اجتماعی وجود دارد. اینهمه به جهت بستر اجتماعی و سیاسی است که جامعه را حق طلب و ظلم ستیز بار میاورد.

هرجامعه ای ممکن است نسبت به کشتن یک بیگناه متاثر شود، اما وقتی حادثه هویت ایدئولوژیک می گیرد ماجرا متفاوت و موجب برانگیختگی اجتماعی می شود.

اغلب ما اوج حق طلبی دوران طاغوت را بیشتر در قصه لوطی های شهر خوانیدم. آنجایی که قهرمان قصه مقابل تعرض لات محل به ناموس مردم می ایستد و غیرتی می شود. اما انقلاب ابعاد این قصه ها را برای ما جابجا کرد. لوطی های رویایی یک محله را به ابعاد حقیقی یک ملت توسعه داد که فراتر از جاهل های کلاه شاپویی، مقابل اراذل و اوباش جهانی رگ غیرت شان برجسته می شود. این نشان رشد معنوی یک ملت نیست؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۴۷
رستم فاریابی
سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۱۲ ب.ظ

اداب روزه داری تهران قدیم

فارس نوشت:: ماه رمضان در فرهنگ ایرانِ اسلامی دارای احترام فراوان بوده است و در این ماه مردم اقبال بیشتری به راز و نیاز با خدا و انجام عبادات داشته‌اند. در فرهنگ مردم تهران نیز این مورد به چشم می‌خورد و در کتب تاریخی متعددی این موضوع منعکس شده است. جعفر شهری در جلد سوم کتاب «تهران قدیم» در این باره می‌نویسد:

ریزه‌خوانی و مناجات

تقریباً از سه ساعت به اذان مانده یعنی با اولین ریزه‌خوانی‌های مناجاتیان، زن‌ها بیدار شده یکدیگر را برای پخت‌وپز سحری و آماده ساختن سفره سحر برمی‌انگیختند و بیدار کردن مردها هم بسته به آن بود که سوادی داشته بخواهند با زن‌ها بیدار شده به خواندن دعاهای سحر و نماز و ذکر و دعا بپردازند و یا زن‌ها فقط آن‌ها را برای خوردن سحری بیدار نمایند و از همان اولین بانگ و نوای مناجاتیان هم بود که کم‌کم شور و ولوله‌ای در شهر پیچیده، هر لحظه بانگ و هیاهو رو به شدت می‌نهاد، تا آنجا که از هر بام و مناره صدا در صدا می‌پیوست و غلغله و غوغایی بود که شهر را فرا می‌گرفت.

مناجات برای هر عده باز صورتی مخصوص به خود داشت که عرفا و متدینین سر به جیب خود برده آن را با دعاهایی از قبیل (صحیفه سجادیه) و مناجات‌های ائمه اطهار و دیگران، بی سر و صدا در اتاق‌های دربسته و نمازخانه‌های خود مشغول می‌شدند و عده‌ای که خدا را در آسمان هفتم و هشتم و قاب قوسین او ادنی! و بالاتر می‌دانستند، این عمل را در مناره‌ها و بام‌ها و بلندی‌ها با مهیب‌ترین صداها و رساترین آوازها انجام می‌دادند.

در مناجات‌ها، دعاها و استغاثه‌ها برای هر کس مطابق حاجت و حوائج او، از درد دردمندان و حاجت حاجتمندان و شفای بیماران و قرض قرضمندان خلاص زندانیان و سلامت مسافران بود که بر زبان‌ها آمده شنیده می‌شد، تا حوائج مادی و عادی و مشروع و نامشروع که پنهان و آشکار مسئلت می‌گردید، همچنین بهترین وسیله بود تا روضه‌خوان‌ها و مداح‌ها و نوحه‌خوان‌های مبتدی که هنوز حنجره‌شان باز و شرمشان کم نشده بود با مناجات کردن به تمرین آواز و باز کردن صدا و رفع خجالت بپردازند!

اگر چه غالب این مناجات‌‌ها بدون خودنمایی و جلب اعتبار و تقدیس و تظاهر و ریب و ریا انجام نمی‌گرفت، اما مردمی هم بودند که واقعاً این کار را برای رضای خدا و نیت خالص و بیدار کردن خفتگان انجام می‌دادند، تا آنجا که کسانی هم که صدا و سوادی نداشتند تا مناجات کنند، شمع و چراغ و فانوس جلو نوشته‌ها و کتاب مناجاتِ مناجات‌کن‌ها می‌گرفتند و یا در مواقع برف و باران سینی مجمعه بر سر آن‌ها نگاه می‌داشتند که در ردیف مناجات‌کن‌ها درآمده باشند.

این غوغا و هیاهو در سحرها به جایی می‌رسید که شهر یکپارچه بانگ و فریاد می‌گردید، تا آنجا که نقلی است: دیپلماتی اروپایی هنگام سحر ماه رمضان وارد شهر می‌شود،‌ وقتی آن غوغا و ولوله می‌شنود به گمان آنکه مردم ورود او را به اعتراض برخاسته یا انقلاب شده است بازگشته، فرار می‌کند!

مناجات را با ریزه‌خوانی و صدای بم و کوتاه شروع کرده، با خطبه‌ها و مطالبی در نعت رسول اکرم و اولاد منتخب او به تحریر و ترکیب درآورده به دوبیتی‌های معروف مناجات‌نامه تمام می‌کردند که از آن جمله بود، مضامین سرلوحه‌های کتاب‌های گلستان و بوستان. مانند: شکر و سپاس و نعمت و منت خدای را پروردگار خلق و خداوند کبریا و اول دفتر به نام ایزد دانا، صانع و پروردگار حی توانا، و بلغ‌العلا بکمالهی، کشف الدجا بجمالهی، حسنت جمیع خصالهی، صلو علیه و الهی و شعر: (ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی ـ نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی) و مناجات خمسه و مناجات‌نامه خواجه عبدالله انصاری و رباعیات شیخ ابوسعید ابوالخیر و عرفای دیگر مانند:‌

 

ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی / در ظلمت شب، صبح نماینده تویی

درهای امید بر رخم بسته شده / بگشای خدایا که گشاینده تویی

***

ای خالق ذوالجلال، ای بار خدا / تا چند روم دربدر و جای به جا

یا خانه امید مرا در بند / یا قفل مهمات مرا در بگشا

***

در هر سحری با تو همی گویم راز/ در حضرت تو همی کنم راز و نیاز

بیچاره‌گی‌ام ز حد شد ای بنده‌نواز/ کار من درمانده‌ی بیچاره بساز

***

آنی تو که حال دل نالان دانی/ احوال دل شکسته بالان دانی

گر خوانمت از سینه سوزان شنوی/ ور دم نزنم زبان لالان دانی

***

برخیز که عاشقان به شب راز کنند/ گرد در دوست جمله پرواز کنند

هر جا که دری بود بشب می‌بندند/ الا در دوست را که شب باز کنند

 

و در دنباله هر بیت یا مصرع هم کلماتی مانند: یا الله، یا مشکل‌گشای کل عالم، یا دلیل گمشد‌گان، یا ارحم الراحمین اضافه کرده، با آن استغاثه و التجا می‌کردند.

بعد از مناجات دعاهای سحر بود که معروف‌ترین و موثق‌ترین آن‌ها منسوب به امام محمد باقر علیه‌السلام (اللهمانی اسئلک من بهائک کله) که به نام ابوحمزه ثمالی شناخته شده بود ذکر مردم و مناجاتیان می‌گردید، مخصوصاً که قاآنی شاعر معاصر هم با این قصیده آن را تأیید کرده بود:

 

ماه رمضان آمد ای ترک سمنبر / برخیز و برم سبحه و سجاده بیاور

اسباب طرب را ببر از مجلس بیرون / زان پیش که ناگاه نقیبی رسد از در

وان مصحف فرسوده که پارینه ز مجلس / بردی بشب عید و نیاوردی دیگر

باز آر و بده تا که بخوانم دو سه سوره / غفران پدر خواهم و آمرزش مادر

وان خوب دعایی که (ابوحمزه) همی خواند / ما نیز بخوانیم بهر نیمه شب اندر

 

قابل ذکر است که این دعا را در بعضی خانه‌ها با چنان حالت خضوع و خشوع و توجهی می‌خواندند که حتی کودکان و اطفال را تحت تأثیر قرار می‌دادند.

بیدار شدن و بیدار کردن سحرها

دیگر از آداب و رسوم این ماه بیدار کردن یکدیگر در سحرها بود که صمیمیت و یگانگی و صفا و همبستگی مردم را به هم می‌رساند و آن نیز به این صورت انجام می‌گرفت که هر آینه هنوز خانواده‌ای با صدای مناجات بیدار نشده که «غالباً ‌هم از لاقیدی و آسایش خیال بیدار نمی‌شدند»‌ و در خواب می‌ماند اولین نفری که در خانه یا خانه‌های دیوار به دیوار بیدار شده بود موظف بود سایرین را هم بیدار بکند که برای این کار وسایلی برمی‌انگیختند. اول اگر دیوار به دیوار اطاق هم بودند، به دیوار هم مشت می‌کوبیدند که این مشت‌کوبی اطاق به اطاق یکدیگر تا آخر حیاط، از آنکه اطاق‌ها وصل به هم ساخته شده بود با دور تسلسل صورت می‌گرفت و هر آینه با این وسیله هم اطاقی بیدار نشده با مشت خود پاسخ نداده بود، به حیاط رفته، در اطاق او را می‌زدند. دیگر نخی از درز و سوراخ دیوار خود و همسایه گذرانده به سرش زنگوله بسته بودند، با کشیدن آن را به صدا در می‌آوردند، دیگر اگر همسایه در بالاخانه و روی اطاق‌ زیری بود با ته چوب گردگیری و مانند آن به سقف که کف اطاق او بود می‌کوفتند و اگر سکنه اطاق زیرین را می‌خواستند صدا کنند به زمین می‌کوبیدند. لازم به ذکر است که بیشتر این وظیفه به عهده کسانی بود (ساعت شماطه‌ای) داشته، یا خود داوطلب بشوند.

سحری و غذاهای آن

اکنون دیگر ماه رمضان عملاً شروع شده و از این هنگام بود که شهر یکپارچه صورت و حالت دیگر به خود گرفته وضع و حالات و روحیات و عادات مردم متغیر گردیده، برنامه زندگی و خواب و خوراک و کسب و کار و حتی نشست و برخاست و حرف و سخن آن‌ها دگرگون می‌گردید که چگونگی آن را از دو سه ساعت به سحر مانده شروع می‌کنیم.

در این موقع ابتدا زن‌ها بیدار شده به آشپزخانه‌ها می‌شتافتند و به پختن سحری که معمولاً از انواع پلوها و چلوها بود که گوشت یا مرغ یا خورش آن را قبلاً یعنی سرشب پخته جا انداخته بودند، مشغول می‌شدند و همراه آن به تهیه سایر مخلفات سفره، بعد از گذاردن دم‌کنی بر روی دیگ برنج و آتش کردن سماور می‌پرداختند.

با صدای وزوز و آواز سماور به اطاق برگشته به آماده کردن سماور و اسباب سفره مشغول می‌شدند که باید با آن با بیدار کردن مردها و بچه‌ها و روزه‌بگیرها بپردازند.

 

در اینجا توضیحی لازم می‌آید و این آنکه چون در آن زمان هنوز میز غذا مرسوم نبود و عالی و دانی غذا را روی زمین صرف می‌کردند، سماور و چای نیز برای خود سفره‌ای داشت که به این صورت ترکیب می‌گرفت. ابتدا سوزنی ترمه یا مخمل مستطیلی را که با نوارهای زری اصل یا بدل به طرز زیبایی نواردوزی و طرح‌دوزی شده بود، بر روی سفره دیگری از پارچه ضخیم که مقداری از آن بزرگ‌تر بود گسترده، سینی مستطیل برنجی پاک کرده براقی که با گرد آجر ساییده، با نرمه شست گل‌گذاری می‌کردند در طول سوزنی در قسمت بالا قرار داده، سماور جوشان را که آن نیز مانند طلای پرداخت شده از نظافت می‌درخشید در بالای سینی داخل طشتک زیر آن جا داده قوری چای ریخته آب بسته را بر سر آن گذارده، روقوری گرد و زیبایی که از جنس و زینت سوزنی از مخمل آلبالویی و جگری و رنگ‌های سرخ فشرده بود بر روی قوری کشیده جام برنجی مخصوصی که خاص این کار بود زیر شیر سماور نهاده، سینی گرد برنجی دیگری که قنددان، استکان نعلبکی‌های آب خاکستر مالیده شسته دستمال کشیده براق تمیز که از پاکیزگی تلألؤ می‌نمود داخل آن جلو جام سماور نهاده تنگ یا دولچه (دلوچه) ورشوی پرآب، جهت پر کردن سر سماور کنار دست گذاشته مشغول پهن کردن سفره سحری می‌شدند.

انواع غذاها در ماه رمضان

غذای سحر به مناسبت گرما و سرما و فصول چهارگانه متغیر می‌گردید. اما آنچه گذشته از مخلفات، غذای کامل سحر به حساب می‌آمد، غذاهای پر گوشت و پرچربی برای ایام سرما و غذای کم گوشت و کم چربی برای تابستان‌ها بود که به مصرف می‌رسید و از آن جمله بود: آبگوشت آجیل، آبگوشت به و سرکه شیره، آبگوشت کلم‌قمری، طاس‌کباب، کباب دیگی، شامی لپه، کوفته شامی، کوفته دست به گردن، انواع چلو خورش‌ها، مانند: چلو خورش فسنجان، خورش قیمه، شش‌انداز الو اسفناج، پلو ته‌چین با گوشت یا مرغ، انواع کباب، مثل کباب دیگی، کباب چنجه، کباب جوجه، کبک، کباب تنوری، یخنی، خاگینه، نیمرو، انواع کوکوها مانند:‌ کوکوی سبزی، کوکوی سیب‌زمینی، انواع پلوها مانند: باقلاپلو، سبزی‌پلو با کوکو ماهی، شیرین‌پلو، شاخ‌دارپلو، هفت رنگ پلو، چنگال، قیمه‌آلو که مخصوصاً این چلو خورش را در سحرهای ماه رمضان‌ها برای جلوگیری از عطش روز می‌خوردند. «مانند خورش قیمه که به جای گوجه‌فرنگی، گرد لیمو عمانی یا آلو چاشنی آن می‌گردید.» قرمه، در انواع غذاها و بعد از این‌ها غذاهای بی‌بضاعت‌ها و فقرا مانند: کله‌جوش، (کال‌جوش)، اشکنه در انواع مختلف طبق سلیقه، نان و کره و تخم‌مرغ، دمی (دمپخت) به انواع کته. نان و سیب‌زمینی پخته، نان و پنیر، نان و لبو، نان و ارده شیره، نان و حلوا ارده، نان و انجیر، نان و خرما، نان و انگور، نان و پنیر و هندوانه، نان و چای شیرین! یتیمچه بادمجان، قلیه کدو، آب جوجه (سیرابی)، نان و روغن، نان و خربزه، نان و شیره یا نان و ماست و شیره، نان و مربا از هر نوع که در دسترسشان بود یا فراهم کنند. مانند مربای به، مربای سیب، مربای انجیر‌، مربای بالنگ، نان و سرکه شیره، نان و سکنجبین و از آنچه نان را تر و نرم و قابل فرود بردن نماید و در آخر، نان و آب جوش و نان خشکه و آب.

 

آب است و تریاک

بعد از خوردن سحری و شنیدن جمله (آب است و تریاک)، همراه وضوی نماز صبح دست و دهان را شسته، آب در دهان گردانده، غرغره می‌کردند و دندان‌ها را با چوب یا خلال از چوب جارو قزوینی خلال نموده، تا چیز در زوایای دندان‌ها و دهان نمانده باشد، دومرتبه آب در دهان گردانده، نماز صبح را به جا می‌آوردند و نیت شب به شب روزه را که غیر از نیت یک ماهه رمضان بود، در دل گذرانده به بستر می‌رفتند.

آب است و تریاک، جمله‌ای بود که مؤذنین، بعد از اذان سحر بر زبان می‌آوردند و این توجهی بود که به خواب‌مانده‌ها یا آن‌ها که تا آن زمان به خوردن سحری دست نیافته بودند، می‌دادند؛ به این معنی که هنوز برای چند دقیقه که تشنه آبی نوشیده، یا معتادی تریاکی صرف بکند وقت باقی می‌باشد و به هر صورت می‌توانند، خود را به سحری برسانند و این از آن جهت بود ک بدون خوردن سحری، روزه گرفتن کراهتی عظیم داشت که روایت آمده بود و دستوری که باید روزه‌گیر حتماً‌ با خوردن غذا اختیار روزه نماید، اگر چه با دانه‌ای خرما یا مویز یا مغز بادامی باشد و تماشایی همین هنگام بود که خانواده‌ای در این تنگنای وقت دست به سحری یافته باشد!

مرد لقمه به دهان زن می‌فشرد و زن کاسه آب به دست مرد می‌داد و مرد جویده نجویده و فرو نداده عقب لقمه بعد می‌‌گشت و زن استکان چای را جلو دهانش می‌گرفت و چه بسیار که طرفین چند نوع غذای سفت و مایع را در یک لقمه به دهان هم گذارده یکدیگر را دچار سرفه و تنگی نفس می‌ساختند و دیدنی‌تر از همه منظره استعمال چپق بود که مرد چپق چاق می‌کرد و زن کبریت آن را می‌کشید، یا بالعکس که همراه جویدن و فرو دادن آخرین لقمه صورت می‌گرفت و تا آن حد با عجله و شتاب که غالباً لقمه و آب و پف و پک با هم مخلوط می‌گردید.

این جمله آب است و تریاک، نه تنها خانواده‌ها را دچار چنین افعال و اعمال مضحک و احیاناً دردسرها، مزاحمت‌ها و جنگ و جدل‌های بود و نبود وقت می‌نمود، بلکه اختلافات بسیاری نیز میان علمای عصر به وجود آورده بود که عده‌ای مدت آب است و تریاک را مطابق وقتی که ذکر آن گذشت و به دقیقه نمی‌رسید دانسته عده‌ای مدت آن را برابر زمانی که تشنه‌ای آبی به دست آورده و تریاکی حداقل تریاک خود را که سه نخود معلوم شده بود بکشد، می‌گفتند و چه منابری را که وعاظ طرفدار هر یک بر تحمیل عقیده‌ مجتهد خود درباره‌شان اشغال کرده، چه منازعاتی که بر سر آن در می‌گرفت!

دیگر از آداب سحر، یکی خوردن لقمه‌ای نان خالی بعد از سحری بود که معتقد بودند همان یک لقمه نان خالی، آن‌ها را تا افطار بعد، نگاه خواهد داشت و دیگر مکیدن انگشتر عقیق، بعد از نیت و هنگام خواب بود که در خاصیتش می‌گفتند رفع عطش می‌نماید و مکیدن آن را از واجبات می‌دانستند. به شهادت رباعی زیر:

 

گویند کز عقیق شود رفع تشنگی / حاشا به من که معتقد این خبر شوم

زیرا که من عقیق لب لعل یار را / هر چند بیشتر بمکم تشنه‌تر شوم

 

تعصب به روزه‌داری

به طوری که قبلاً ذکر شد، در شب اول نیت، باید خرد و کلان هر خانواده موقع سحری بیدار باشند و در خوردن سحری با روزه‌گیرها همراهی نمایند که این را هم نوعی ثواب دانسته، همرنگی روزه‌گیرها را برای روزه‌نگیرها از وظایف می‌خواندند و هر بچه که سال اول روزه می‌گرفت، از طرف پدر و مادر جایزه داشته و انعام چشمگیر دریافت می‌نمود و از جهت همین تشویق و ترغیب‌ها نیز بود که بعضی از اطفال تا پای جان در نگهداری روزه پافشاری می‌کردند و چنان غروری در این راه به خرج می‌دادند که حتی از شنیدن تهمت روزه‌خور گریان می‌شدند!

بر روی همین عادت به روزه‌داری در بچگی چه بسیار مردم بالغ که به نماز واجب یومیه اعتنا نداشته سرسری‌شان می‌گرفتند، اما روزه‌های ماه رمضان را امری اجتناب‌ناپذیر دانسته نگاه می‌داشتند. تا آنجا که هنوز هم بشماری از آن اطفال که به سنین بالا و کهولت رسیده‌اند، در کمال ضعف و ناتوانی روزه‌ها را نگاه داشته، به دستور هیچ رساله و امام و پیغمبر و مجتهد و طبیب و ناصح در خوردن آن توجه نمی‌کنند، اگر چه با سلامت و حیاتشان ارتباط داشته باشد که از آن جمله است خاله عجوزه خود نگارنده که هر ساله بعد از رمضان، مدت‌‌ها باید به مداوای روزه‌داری او بپردازیم و دست‌بردار از عقیده نمی‌گردید.

جایزه و انعامی هم بعضی مردها در این ماه به زن‌های خود که سحرها زودتر از دیگران بلند می‌شدند و غذای بهتری تهیه می‌کردند می‌دادند، که مادربزرگ حقیر نیز یکی از جایزه‌بگیران بوده که لیره، اشرفی‌های سحرخیزی و سفره رنگین کردن‌هایشان را تا آخر عمر نگاه داشته بود.

این دقت و تشویق بزرگ‌ترهای خانواده‌ها در کوچک‌ترها تا به آن حد اثر گذارده بود که گاهی بچه‌های یک خانواده از ترس بیدار نشدن سحرها، موقع خوابیدن تنبان شلوارهای خود را به هم می‌دوختند. تا وقتی که بالغ و بزرگ‌ترها آن‌ها را صدا می‌کنند، همگی با هم بلند شده باشند، و آن‌هایی هم که از این یگانگی و همشیری محروم بودند، بیدار شدن سحرها را به پدر و مادر، با تهدید بی‌سحری روزه گرفتن و اعتصاب غذا، تحمیل می‌کردند.

در هر صورت آنچه برای خرد و کلان مردم قابل ملاحظه و غیرقابل بخشایش بود آنکه فردی بدون علت به روزه‌خواری بپردازد و یا احدی دیده شود که در انظار مبادرت به روزه‌خواری نماید و یا حتی با معاذیر شرعی، اطلاع روزه‌خواری کسی به گوش دیگران رسیده باشد. تا آنجا که زنان معذور و اطفال صغیر نیز باید غذای خود را در هفت در و دربندان صرف بکنند، آن هم به این صورت که برای بزرگ‌ترها فقط چیزی که سدجوع نماید و برای کوچک‌ترها غذای مختصری که از صبح به ظهر و از ظهر به شب بپیوندد و در میان آن از خوردن هر چیز پرهیز کامل داشته باشند و آن را روزه (سرگنجشکی) به حساب بیاورند.

باری با این شرایط مردم وارد ماه صیام می‌شدند و ترتیب کار و بیکاری و خواب و تفریح آن‌ها هم این بود که تا دو ساعت به ظهر و کمتر خوابیده، پس از آن مردها از خانه‌ها خارج شده، کاسب کارها به سر کارهای خود رفته و بیکاره‌ها به وقت‌ گذرانی می‌پرداختند.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۱۲
رستم فاریابی
سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۰۱ ب.ظ

درود برشما

فارس نوشت: روایت جانفشانی و ایثار مأموران پلیس انگار پایانی ندارد؛‌ اما این بار این روایت، بازی آتش با زندگی است؛ رفتن به دل آتش برای نجات یک هموطن، فارغ از شیعه یا سنی بودن آن که حکایتی است بس بزرگ و جوانمردانه.

داستان جانفشانی ستوان «وحید خسروانی» جمعی یگان تکاور 110 نیک‌شهر را شنیده اید؟مامور 27 ساله‌ ای که برای نجات جان راننده خودرویی که قاچاق بنزین داشت خود را ققنوس وار به آتش زد.

گفت‌وگو با ستوان وحید خسروانی ساعتی پیش در حالی صورت گرفت که تنها دقایقی از پانسمان سوختگی های وی در بیمارستان شیراز گذشته بود و وی با هر سختی که بود برایمان روز حادثه را بازگو کرد.


به سر صحنه رفتیم؛‌ پژوی 405 مشکی فاقد پلاک، طوری به صخره برخورد کرده بود که مچاله شده بود،‌دبه‌ها و گالن‌های متلاشی شده سوخت در اطراف ماشین به چشم می‌خورد. بوی بنزین همه جا راگرفته بود.۱۲ اردیبهشت بود؛ حوالی ظهر. دو اکیپ برای گشت‌زنی عازم منطقه شدیم ؛ تقریبا 15 کیلومتر از نیک‌شهر خارج شده بودیم که اکیپ دوم به من اعلام کرد که یک ماشین آنطرف‌ جاده، چپ کرده است.

دور و بر چرخی زدیم. راننده نبود. به راننده‌ام گفتم کمی عقب‌تر برود. احتمال انفجار خودرو بود. به سمت خودرو رفتم،‌دنبال راننده گشتم و یافتمش؛ در میان آهن‌های مچاله شده، هنوز پشت فرمان بود. جوانی هم سن وسال خودم در لباس بلوچ. صدایش کردم جوابی نداد. خواستم درب ماشین را باز کنم که نشد؛ درب گیرکرده بود.

روی سقف رفتم؛ سعی کردم از سمت شاگرد خودرو وارد ماشین شوم. دستم را دور جوانک حلقه کردم و با تمام زوری که داشتم خواستم او را به بیرون از ماشین بکشم؛ جوانک نایی نداشت تا همکاری کند. همه زورم را جمع کردم و دوباره سعی؛ اما دریغ از یک تکان.

انگار راننده به خودرو چفت شده بود. صدای فریاد همراهانم که می‌گفتند:« حمید سریع بیا بیرون؛ الان منفجر می‌شود» را به پشت گوش انداختم، باز هم سعی کردم اما هر چه جلوتر رفتم کمتر جواب گرفتم.

بیدی نبودم که از این بادها بلرزم. باز هم سعی کردم. شعله‌های آتش زبانه می‌کشید. گرما را در وجودم احساس می‌‌کردم. شعله ها دیگر به خودم رسیده بود، به لباسم و کم کم به زیر پوستم... .در این گیرودار، ناگهان ماشین منفجر شد؛ من ماندم و دستی که دور جوانک بلوچ بود و شعله‌های آتش.

... تن صدایش تغییر می‌کند. با صدای لرزانی که قطره های اشک همراهش می‌شود؛ می‌گوید:هر چه تلاش کردم نشد، باور کنید هنوز دستانم دور جوانک بلوچ بود که دوستم-صفرپور- آمد و در شعله‌های آتش مرا بیرون کشید.

او مرا کشید و من جوانک را از توی ماشین...اما نشد.دستانم دیگر نا نداشت. شعله های آتش به عمق جانم رسیده بود.نفس نداشتم ....

غوغایی به پا بود، صفرپور هم دچار سوختگی و موج انفجار شده بود.

اما آنطرف؛ هنوز آتش، وحشیانه زبانه می‌کشید و جوانک بلوچ را در خود فرو می برد.

برایم از بعد حادثه می‌گوید؛ بعد از حادثه با بچه ها به نیک شهر برگشته و بعد از مداوای اولیه، چون آمبولانس کولر دار پیدا نشد، با خودروی شخصی خودم که دوستم  رانندگی را بر عهده گرفته بود بعد از 12 ساعت به شیراز می رسم؛ پیش خانواده‌ام.

می پرسم: جراحی شده ‌ای؟ می‌گوید: نه؛ بیمارستان سوختگی ... جای خالی نداشت و در اورژانس بودم تا شب گذشته؛ که بالاخره به بخش منتقل شدم.

 از همه دردناک تر اینکه تا این لحظه مصاحبه - ظهر ۱۶ اردیبهشت- هنوز دکتر متخصص مأمور جان‌برکف ما را ویزیت نکرده و مامور پلیس ما مظلومانه می‌سوزد و آه می‌کشد.

از او می‌پرسم پشیمان نیستی؟ و او می‌گوید پشیمانم که خودم زنده ماندم و او سوخت.

هق هق گریه جایی برای ادامه صحبت نمی گذارد.نفس هایش تنگ شده .سرفه امانش نمی‌دهد.

****

پلیس فداکار ما فقط 27 سال سن دارد، سوخته است اما هنوز با هق هق نفس‌هایش می‌گوید که همه تلاشش را کرده است ، اما زورش نرسید و جوانک در آتش سوختِ قاچاقی که خود حمل می‌کرد جان باخت.

پلیس ما مظلوم است؛ آن قدر مظلوم که حتی وقتی جانش را در طبق اخلاص می‌گذارد و برای نجات یک هموطن می‌رود به جای اینکه از او تقدیر شود، عده ای از خدا بی خبر اقدامش را نادیده گرفته و در بوق و کرنا می‌کنند که پلیس باعث مرگ یک بلوچ شد.

آنقدر بی انصافند که فقط می‌گویند یک بلوچ در آتش سوخت؛ نمی‌گویند دو مامور پلیس که برای نجات آن بلوچ رفته بودند خودشان نیز در آتش حاصل از بنزین قاچاق سوختند.

بگذریم... خدا هست و او می بیند تمام تلاش و مجاهدت دلاورمردان ما را؛ ایثار و از خودگذشتگی مجاهدان فی سبیل‌الله را؛ همان ماموران پلیسی که رهبر معظم انقلاب به راستی لقب مجاهد فی‌سبیل‌الله را به آنها اعطا کرده است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۰۱
رستم فاریابی
يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۵۰ ب.ظ

سند افتخار معلم

تسنیم نوشت: آموزگاران همواره یکی از قشرهای فرهیخته، زحمتکش و پیشتاز در مقاطع حساس انقلاب اسلامی ایران بوده‌اند. کسانی که همپا یا جلوتر از بسیاری از قشرهای دیگر کشور در عرصه‌هایی همچون، مبارزات انقلابی برای پیروزی انقلاب، حمایت از رهبری، مخالفت با گروه‌های معاند و ضد انقلاب و روشنگری مردم نسبت به مختصات فکری انقلاب، حضور فعالی داشته‌اند.

شرکت در این عرصه‌ها باعث شد جمع کثیری از آنان در دوران مبارزه علیه رژیم ستمشاهی طاغوت، دوران هشت سال دفاع مقدس و یا توسط ترور به شهادت برسند. طبق آمارهای اعلام شده حدود 5000 معلم شهید در دوران دفاع مقدس داریم که همواره جزو افتخارات فرهنگیان بوده است و نشان از حضور مؤثر آنان در جبهه‌های حق علیه باطل دارد. اما شاید به معلمانی که در دهه های 50 و 60 توسط گروهک‌های ضد انقلاب، منافقین و معاندین نظام اسلامی به شهادت رسیده‌اند تا کنون کمتر پرداخت شده است.

در میان 17000 شهید ترور کشور، 158 شهید معلم ترور داریم که 18 تن از آنان در پایتخت به شهادت رسیده‌اند. این 158 شهید که در فاصله سال‌های 57 تا 88 ترور شده‌اند، در شهرهای مختلف و توسط درگیری‌های مسلحانه، بمب‌گذاری‌ها، انفجارهای انتحاری و ترور شخصی به شهادت رسیده‌اند. به غیر از 7 نفر از این شهدا که در دهه 70 و 80 شهید شده‌اند مابقی مربوط به اواخر دهه 50 و دهه 60 هستند. یعنی سال‌هایی که تعداد ترور مردم انقلابی در کوچه و خیابان‌ها به اوج خود رسید. در میان این شهدا روحانی معلم، دانشجو معلم، معاون مدرسه و معاون آموزش و پرورش و معلمان پیشکسوت و اساتیدی همچون شهید مرتضی مطهری و دکتر مفتح دیده می‌شود.

از میان 7 شهید دهه‌های هفتاد و هشتاد، دو تن در واقعه بمب گذاری حرم مطهر امام رضا(ع) در سال 73 به شهادت رسیدند. یک تن در حمله مسلحانه قصر شیرین در سال 70، یک نفر توسط عملیات انتحاری در زاهدان در سال 88 ، یک نفر نیز در سال 87 توسط ترور شخصی، یک نفر در سال 89 در فاجعه تاسوعای چابهار و یک نفر در سال 84 در واقعه راهبندان جاده زاهدان- زابل به شهادت رسیده است.

«سکینه سندکل» و «فاطمه صغری جعفری» تنها شهدای زن ترور هستند که معلم بوده‌‌اند این دو در سال‌های 89 و 61 به شهادت رسیده‌اند. شهیدان «عین الله صادقی نیارکی» که معاون مدرسه بود و معلم «جواد مالکی قمی» دو تن از این 158 شهید بودند که از جمله 72 تن یار شهید آیت‌الله بهشتی محسوب می‌شدند. این دو نفر در جریان بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 1360 به همراه شهید بهشتی به شهادت رسیدند.

بنیاد هابیلیان که متعلق به خانواده شهدای ترور کشور و تنها مرکز تخصصی مطالعات تروریسم در کشور است، مشخصات معلمانی که به وسیله ترور به شهادت رسیدند را منتشر کرد که در ادامه قابل مشاهده است:

نام

نام خانوادگی

نام پدر

محل تولد

تاریخ تولد

شغل

تاریخ شهادت

نحوه شهادت

شهرشهادت

مکان شهادت

جنسیت

قنبر

ابراهیم اژدری

علی

آذربایجان غربی

1328/07/15

معلم

58/01/31

حمله مسلحانه

نقده

نقده

مرد

سالم علی

احمداتروش

علی

بوشهر

1335/

معلم

62/06/06

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

اسماعیل

احمدخان‌بیگی

میرزاعلی

تهران

1341/03/01

معلم

63/01/26

ترور

بانه

نامشخص

مرد

حبیب

احمدی دستجردی

عوض

آذربایجان غربی

1334/03/30

دبیر

61/07/26

حمله مسلحانه

ارومیه

نامشخص

مرد

غلامرضا

اسدی عرب

اسدالله

گلستان

1331/12/21

معلم

57/10/13

ترور

 

نامشخص

مرد

احمد

اسلام نیا

علی

مازندران

1335/10/04

معلم

60/06/31

حمله مسلحانه

قائمشهر

نامشخص

مرد

هدایت

اسلامی نیا

آقابرا

کرمانشاه

1331/01/02

مستخدم آموزش و پرورش

58/11/12

حمله مسلحانه

پاوه

نامشخص

مرد

محمدحسن

اکبری

محمدتقی

سمنان

1333/02/03

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

محمدحسین

الماسی

یحیی

کرمانشاه

1344/03/04

معلم

67/05/04

حمله مسلحانه

کرمانشاه

اسلام آباد

مرد

خسرو

امیرزادگان

جمشید

تهران

1316/08/12

معلم

65/04/23

حمله مسلحانه

اشنویه

اشنویه

مرد

حسن

امینی

سلیمان

آذربایجان غربی

1316/02/03

معلم

61/09/19

حمله مسلحانه

اشنویه

دهشمس

مرد

سهراب

امینی زاده

نادعلی

کرمان

1339/03/01

معلم

62/05/21

حمله مسلحانه

بوکان

بوکان

مرد

محسن

ایوبی

مسلم

تهران

1341/08/10

معلم

63/03/07

حمله مسلحانه

 

سقز

مرد

قاسم

آذر ارجمند

غلامحسن

گیلان

1335/06/09

معلم

62/02/12

ترور

لنگرود

باغجزایری

مرد

حسین

آستانه پرست

غلامرضا

خراسان

1303/01/04

دبیر

60/05/31

ترور

مشهد

چه نو

مرد

احمد

آقابیگی

ارسلان

تهران

1342/11/02

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

رضا

آقاجانی

عباس

تهران

1328/02/01

معلم

73/03/30

بمب گذاری

مشهد

حرم مطهر امام رضا(ع)

مرد

ابراهیم

بابا حاجیانی

محمدصالح

کردستان

1328/02/12

معلم

60/05/27

حمله مسلحانه

مریوان

پایگاه آریز

مرد

عبدالعلی

بابارضا

نجفعلی

گلستان

1333/02/01

دبیر

58/01/17

حمله مسلحانه

 

جنگ گنبد

مرد

علی

بخت شکوهی

محمدحسین

آذربایجان شرقی

1326/02/09

معلم

57/11/25

حمله مسلحانه

ارومیه

ارومیه

مرد

علی

براتی

عزیز

کردستان

1334/06/13

معلم

59/10/17

ترور

سقز

نامشخص

مرد

علی محمد

بیان

حسین

قم

1334/

معلم

60/08/20

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

فرج الله

بیطالی

احمد

آذربایجان غربی

1338/07/01

معلم

67/06/02

حمله مسلحانه

ارومیه

سرو

مرد

جبار

بیگ رضایی

غلامحسین

کرمانشاه

1344/03/02

معلم

67/05/07

حمله مسلحانه

اسلام آبادغرب

نامشخص

مرد

ابراهیم

بیگلری خورده چشمه

علیخان

کرمانشاه

1333/00/00

دبیر

58/09/19

ترور

صحنه

نامشخص

مرد

محمدرضا

بینا

عزیز

فارس

1337/01/20

معلم

60/12/04

حمله مسلحانه

مهاباد

نامشخص

مرد

علی اکبر

بیوک آقایی

اصغر

فارس

1339/07/20

معلم

59/12/04

حمله مسلحانه

دیواندره

گردنه دیواندره

مرد

مسعود

پازوکی

مصطفی

تهران

1339/03/04

معلم

67/05/06

حمله مسلحانه

 

اسلام آباد غرب

مرد

رضا

پاکدامن

باباخان

تهران

1305/05/06

مربی ورزشی

59/05/06

بمب گذاری

کرج

17متری مفتح

مرد

بهمن

پرویز

قادر

آذربایجان غربی

1341/06/19

معلم

61/06/20

واژگون شدن خودرو

پیرانشهر

جلدیان و پسوه

مرد

اکبر

پناهنده

یدالله

کرمان

1342/07/24

معلم

59/10/30

حمله مسلحانه

کهنوج

سرگریچ

مرد

فریدون

تاجیک

شیرخان

تهران

1345/

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

 

اسلام آبادغرب

مرد

منصور

تقوی سقنددین کلایی

عین الله

مازندران

1334/05/01

معلم

61/01/03

ترور

تهران

سهروردی جنوب

مرد

نادر

تقی پور

حسن

گیلان

1333/04/05

معلم

65/02/11

ترور

 

نامشخص

مرد

علی

تمری

مسلم

مازندران

1332/10/10

معلم

62/08/21

حمله مسلحانه

کامیاران

تنگه کالیمانگا

مرد

قربان

تیما

حاج علی

کرمانشاه

1343/03/01

آموزگار

66/06/24

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

سیدابراهیم

جدیدراهنما

سیدهادی

گیلان

1325/05/04

معلم

58/09/29

ترور

زاهدان

درعیدگاه

مرد

فاطمه صغری

جعفری

حسین

یزد

نامشخص

تدریس قرآن

61/04/11

بمب گذاری

یزد

مسجد ملااسماعیل

زن

محمدحسن

جعفری

محمدحسین

خراسان

1336/06/10

معلم

63/06/05

بمب گذاری

تهران

راهاهن

مرد

مرتضی

جعفری

حسین

اصفهان

1341/01/30

معلم

62/08/02

حمله مسلحانه

مریوان

نامشخص

مرد

سیدرسول

جعفری فرد

اسماعیل

فارس

1337/01/05

معلم

61/04/14

حمله مسلحانه

شیراز

نامشخص

مرد

عباس

جلالی ورنام خواستی

گداعلی

تهران

1334/09/01

معلم

60/12/17

ترور

تهران

معلم

مرد

ابوالفضل

جلالیان دهقانی

عباس

خراسان

1339/12/27

معلم

63/04/01

حمله مسلحانه

سلماس

نامشخص

مرد

جلال

جلیزاوی

گرنیش

اهواز

1334

معلم

1387

ترور

اهواز

نامشخص

مرد

ابراهیم خلیل

جمیلی

محمدتقی

آذربایجان شرقی

1336/00/24

معلم

61/09/21

حمله مسلحانه

مهاباد

مهاباد

مرد

محمدحسین

جنیدی

محمدتقی

تهران

1313/07/01

معلم

64/08/06

حمله مسلحانه

مهاباد

مهاباد

مرد

عباس

چوپانی

مسیب

آذربایجان غربی

1335/12/01

کارمنداموزش پر

60/07/03

حمله مسلحانه

تکاب

نامشخص

مرد

محمود

حاتمی یزد

محمد

خراسان

1330/01/01

معلم

60/08/30

ترور

مشهد

چهارراه شهداء

مرد

عبدالرحیم

حاجی نوری

عیسی

مازندران

1337/03/06

معلم

61/01/08

ترور

تهران

پادگان لویزان

مرد

حسنعلی

حاجیان پور

باقر

آذربایجان غربی

1337/03/20

معلم

58/05/28

حمله مسلحانه

بیجار

جاده تکاب و سقز

مرد

سیدمحمودرضا

حایری

سیدمحمد

تهران

1342/01/15

معلم

60/11/15

ترور

تهران

مدرسه دخترانه جیحون

مرد

کرمعلی

حسن رضایی

فرمان

قزوین

1338/01/08

معلم

60/07/03

ترور

تهران

خیابان پارکوی

مرد

اسماعیل

حسین زاده

بخشعلی

آذربایجان غربی

1339/04/02

معلم

67/06/02

حمله مسلحانه

ارومیه

نامشخص

مرد

سیدمحمد

حسینی

سیدعلی اصغر

خراسان

1337/04/02

معلم

62/07/25

حمله مسلحانه

دیواندره

دیواندره

مرد

سیدمحمدتوفیق

حسینی

سیدصدیق

کردستان

1325/02/01

معلم

59/03/26

اعدام

سنندج

نامشخص

مرد

امیرهوشنگ

حسینی نژاد

سیدمرتضی

تهران

1339/

معاونت دبیرستا

60/12/03

بمب گذاری

تهران

میدان سپاه

مرد

فرامرز

حیدری

رشید

کرمانشاه

1344/12/10

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

غلام مهدی

خائفی

غلام‌حسین

فارس

1337/11/13

معلم

61/10/05

حمله مسلحانه

مریوان

تودار ملا

مرد

جمشید

خداپرست

یعقوب

مازندران

1331/01/15

معلم

61/01/17

ترور

قائمشهر

نامشخص

مرد

حسنعلی

خیراندیش

اسماعیل

اصفهان

1339/04/09

معلم

60/09/08

حمله مسلحانه

دیواندره

نامشخص

مرد

نادر

خیرخواه

شعبان

گیلان

1322/01/04

معلم

60/09/07

ترور

ماسال

نامشخص

مرد

عباس

داداش زاده

حسن

آذربایجان غربی

1339/01/30

معلم

67/06/02

حمله مسلحانه

ارومیه

زیوه

مرد

ابراهیم

داودآبادی

محمدعلی

تهران

1334/03/10

دبیر

60/04/22

حمله مسلحانه

سردشت

سردشت

مرد

غلامرضا

داورزنی مقدم

محمدرضا

خراسان

1341/06/26

معلم

66/02/01

حمله مسلحانه

 

بانه

مرد

یزدانبخش

دهقان

خداقلی

فارس

1324/01/06

معلم

61/01/20

ترور

 

نامشخص

مرد

رضا

دینی

براتعلی

تهران

1340/08/04

معلم

65/04/18

حمله مسلحانه

سقز

نامشخص

مرد

علیرضا

رجبی

حسین

گلستان

1338/08/15

معلم

58/02/02

حمله مسلحانه

 

گنبد

مرد

خسرو

رحمان زاده

قادر

کرمانشاه

1327/06/05

معلم

59/08/01

حمله مسلحانه

پاوه

دواب

مرد

غلامرضا

رحمانی

علی اکبر

تهران

1339/03/04

معلم

60/07/05

ترور

تهران

خیابان فلسطین

مرد

حسن

رحمتی

رضا

اصفهان

1339/01/02

معلم

62/06/28

حمله مسلحانه

بوکان

بوکان

مرد

فتح الله

رستم زاده

غلامحسین

فارس

1334/01/02

معلم

60/05/05

حمله مسلحانه

مریوان

نامشخص

مرد

محمدرضا

رضایی پندری

احمدعلی

یزد

1336/06/01

معلم

62/07/22

حمله مسلحانه

سنندج

سنندج

مرد

علی

ره آموز

برات محمد

خراسان

1337/06/10

معلم

60/07/08

ترور

بجنورد

خیابان قیام

مرد

خسرو

ریاحی نظری

حسن

تهران

1324/04/26

دبیر

61/05/19

ترور

تهران

خیابان بهارشیراز

مرد

امام بخش

ریگی

محمد

سیستان و بلوچستان

1331/12/09

دبیر

58/05/16

حمله مسلحانه

خاش

جاده ایرندگان

مرد

عبدالله

زارعی

عبدالکریم

کردستان

1334/01/03

معلم

59/10/17

حمله مسلحانه

سقز

نامشخص

مرد

محمود

زارعی

عین الله

همدان

1351/04/01

آموزگار

67/05/05

حمله مسلحانه

اسلام آبادغرب

چارزبر

مرد

سجاد

سپهوندبیرانوند

علی اکبر

لرستان

1346/09/01

آموزگار

67/05/05

حمله مسلحانه

اسلام آبادغرب

اسلام آبادغرب

مرد

ایرج

ستاریان

خلیل

کردستان

1339/01/23

معلم

61/07/21

اعدام

سقز

نامشخص

مرد

علی

سرحدی

کریم

تهران

1324/09/09

دبیر

59/03/01

ترور

سقز

نامشخص

مرد

محمدرضا

سلیمانی کهره

یارگه

کرمانشاه

1338/10/22

معلم

63/06/29

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

احمد

سلیمی

محمدطاهر

کرمانشاه

1329/03/01

معلم

65/03/09

حمله مسلحانه

پاوه

سرکران

مرد

سکینه

سندکل

عباسعلی

کلوخی زابل

1358

معلم

24/9/89

انتحاری

(تاسوعای چابهار)

چابهار

زن

علیرضا

شفیع نیا

کریم

کرمانشاه

1335/05/07

معلم

60/06/21

حمله مسلحانه

کرمانشاه

نامشخص

مرد

ابوالمعالی

شهیدی

میرزانصرالله

تهران

1306/12/05

معلم

58/04/14

حمله مسلحانه

بیجار

جاده بیجار

مرد

برهان‌الدین

شیبت الحمدی

مهدی

تهران

1311/04/15

دبیر

63/09/07

حمله مسلحانه

 

سقز

مرد

بیتاله

شیرزاد

یوسف

گیلان

1329/01/01

معلم

60/09/07

ترور

ماسال

مهدیخان

مرد

محمد

صادقی

فضل الله

خراسان

1352/03/24

دبیری

73/03/30

بمب گذاری

مشهد

حرم امام رضا(ع)

مرد

مهدی

صادقی

غلامرضا

خراسان جنوبی

1359

دبیر

7/3/88

انتحاری

زاهدان

نامشخص

مرد

عین الله

صادقی نیارکی

امیر

تهران

1323/02/05

معاون مدرسه

60/04/07

بمب گذاری

تهران

حزب جمهوری اسلامی

مرد

رضا

صالحی

محمدحسین

تهران

1336/06/01

معلم

65/04/23

حمله مسلحانه

اشنویه

جاده اشنویه

مرد

امیر

صفایی فر

اله کرم

تهران

1342/01/28

دبیر

63/08/13

حمله مسلحانه

سقز

نامشخص

مرد

احمد

ضیایی

محمد

همدان

1336/07/09

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

اسلام آبادغرب

اسلام آبادغرب

مرد

محمد

طالبیان

حسین علی

همدان

1316/10/07

دبیر

70/01/12

حمله مسلحانه

قصرشیرین

قصرشیرین

مرد

یوسفعلی

عباس زاده

علی اشرف

کردستان

1330/04/10

معلم

59/04/05

حمله مسلحانه

تکاب

نامشخص

مرد

قادر

عبدالله پور

قرنی

آذربایجان غربی

1315/01/07

دبیر

62/03/16

ترور

مهاباد

حومه مهاباد

مرد

حسن

عبدالله زاده

حسین

آذربایجان غربی

1332/09/10

معلم

59/01/10

حمله مسلحانه

ماکو

ماکو

مرد

نورمحمد

عبداللهی

مصریجان

سیستان و بلوچستان

1337/09/02

معلم

69/12/19

ترور

ایرانشهر

نامشخص

مرد

علی

عبدلی زاده

غلام

هرمزگان

1335/04/27

معلم دانشجو

60/11/18

ترور

بندرعباس

چهارراه مرادی

مرد

مرتضی

عزتی

حجت الله

زنجان

1338/05/01

معلم

60/05/15

ترور

زنجان

پشت پمپ بنزین

مرد

جواد

علی زاده

علی اکبر

کرمانشاه

1342/11/08

معلم

67/05/06

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

محمد

غفاری

مرتضی علی

تهران

1340/07/04

معلم

63/12/21

بمب گذاری

تهران

نمازجمعه تهران

مرد

حمید

غیبی

ابراهیم

تهران

1341/09/27

معاون دبیرستان

63/02/02

ترور

تهران

خیابان گلبرگ

مرد

سعداله

فاریابی

ابراهیم

کرمان

1333/07/01

معلم

60/03/18

حمله مسلحانه

مهاباد

مهاباد

مرد

غلامرضا

فتاحی

محمدرضا

تهران

1342/02/10

معلم

61/03/22

حمله مسلحانه

 

کامیاران

مرد

تقی

فراتی

علی اکبر

سمنان

1332/

معلم

63/04/14

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

محمدهادی

فرج فهیمی

محمدطاهر

مازندران

1344/10/03

معلم

65/07/17

حمله مسلحانه

مریوان

مریوان

مرد

کمیل

فرزانگان

ابوالقاسم

اصفهان

1317/08/22

مدیرمدرسه

62/02/12

ترور

شهرضا

خیابان حکیم صهبا

مرد

احمد

فضلی

حسین

سمنان

1335/06/04

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

مهدی

فضلی

حسین

سمنان

1339/10/23

معلم

67/05/05

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

حسین

فیروزیان

یحیی

تهران

1334/01/06

معلم

61/02/21

ترور

تهران

مسجدباب الحوائج

مرد

حمزه

قادر پوراقدم

احمد

آذربایجان غربی

1326/02/29

معلم

58/04/04

حمله مسلحانه

مهاباد

حومه مهاباد

مرد

مسعود

قصری

محمدسعید

کردستان

1323/01/04

دبیر

60/09/08

ترور

سنندج

نامشخص

مرد

رسول

قنبری

عبدالعلی

گیلان

1334/01/02

معلم

60/08/22

ترور

طوالش

منزل

مرد

محمدمهدی

قنبریان

عبدالحسین

سمنان

1336/01/01

کارمند آموزش وپرورش

67/05/04

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

مجید

کاظم

علی اصغر

تهران

1341/11/01

معلم

61/06/24

حمله مسلحانه

بانه

نامشخص

مرد

احمد

کاکویی

شیرمحمد

تهران

1334/01/02

دبیر

60/06/27

ترور

قائمشهر

نامشخص

مرد

عزت الله

کریمی

محمدشریف

کرمانشاه

1331/10/10

معلم

59/07/30

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

علی اصغر

کریمی

حسین

فارس

1343/09/28

معلم

65/04/03

حمله مسلحانه

مهاباد

مهاباد

مرد

محمدتقی

کشاورز

ابراهیم

فارس

1342/06/01

معلم

66/08/15

حمله مسلحانه

مهاباد

نامشخص

مرد

تیمور

گرامی

نعمت

کرمانشاه

1343/03/01

معلم

67/05/03

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

حسین

گلزاری

حمدالله

تهران

1340/

معلم

63/07/17

حمله مسلحانه

مریوان

مریوان

مرد

حیدر

گودرزی

ملک

فارس

1339/01/05

معلم

62/05/01

حمله مسلحانه

ارومیه

نامشخص

مرد

قربانعلی

گورتانیان نژاد

حسن

اصفهان

1333/05/02

معلم

62/03/04

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

محمد

لالی

رحمت الله

تهران

1334/04/01

معلم

60/05/21

ترور

تهران

نامشخص

مرد

جواد

مالکی قمی

حسن

تهران

1331/03/22

معلم

60/04/07

بمب گذاری

تهران

حزب جمهوری

مرد

غلامحسین

مجدیان

کریم

خوزستان

نامشخص

دبیر

62/01/17

ترور

 

نامشخص

مرد

سیدمحمود

مجیدی

سیدرجب

مرکزی

1332/06/03

معلم

59/08/17

حمله مسلحانه

ارومیه

نامشخص

مرد

صفدر

محمدی

علی

کرمانشاه

1336/11/03

معلم

61/08/15

حمله مسلحانه

کامیاران

کامیاران

مرد

علی محمد

محمودی

محمدعلی

مرکزی

1334/03/03

معلم

60/07/09

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

بیژن

مدافع

فیض اله

گیلان

1337/04/22

معلم

62/01/25

ترور

لاهیجان

نامشخص

مرد

عبدالکریم

مصطفی پورآذر

قادر

آذربایجان غربی

1305/04/07

روحانی معلم

61/01/02

ترور

مهاباد

داخل شهر

مرد

مرتضی

مطهری

محمدحسین

تهران

1299/

استاد دانشگاه

58/02/13

ترور

تهران

جلو درب خانه دکتر سحابی

مرد

علی

مظفر

رحمخدا

تهران

1337/07/05

معلم

67/05/06

حمله مسلحانه

 

اسلام آبادغرب

مرد

حسین

مظفری

رضا

مازندران

1335/03/01

معلم

61/01/17

ترور

قائمشهر

جاده قادیکلا

مرد

محمد

مفتح

محمود

تهران

1307/01/09

استاد دانشگاه

58/09/27

ترور

تهران

دانشگاه الهیات

مرد

اکبر

مقصودی

اصغر

همدان

1323/12/16

معاون آموزش وپرورش

60/09/08

ترور

همدان

بلوارشهیدمدنی

مرد

احمد

ملکی

محمدحسین

لرستان

1338/01/03

معلم

67/05/06

حمله مسلحانه

اسلام آبادغرب

نامشخص

مرد

محمود

موذن

محمدعلی

فارس

1337/06/29

معلم

59/12/04

حمله مسلحانه

سردشت

سردشت

مرد

سیدمحمد

موسوی

سیدیحیی

مرکزی

1342/03/20

دبیر

64/04/04

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

ایوب

میرزایی

یوسف

گیلان

1334/

معلم

60/07/28

ترور

رضوانشهر

مدرسه شهید ایوب

مرد

محمد

نامدارمرادی

خدامراد

کردستان

1315/06/18

دبیر

60/12/04

ترور

سنندج

خیابان فردوسی

مرد

محمود

ندری

ملکرضا

لرستان

1344/12/03

آموزگار

66/07/07

حمله مسلحانه

بوکان

نامشخص

مرد

محمدحسن

نظری

خلیل

مازندران

1331/03/10

معلم

60/06/16

ترور

قائمشهر

شهدای محله

مرد

یوسف

نظری نوکنده

حجت

گلستان

1301/04/20

معلم

62/06/26

حمله مسلحانه

 

مریوان

مرد

عبدالحسین

نوریان

حسین

خراسان

1324/04/01

دبیر

60/06/01

ترور

بجنورد

خیابان 17 شهریور

مرد

پرویز

نیکروان

محمدعلی

تهران

1318/02/11

مدیر

58/03/10

ترور

خرمشهر

خرمشهر

مرد

حبیب

هادیلو

شعبانعلی

زنجان

1342/02/05

معلم

62/04/29

حمله مسلحانه

بانه

نامشخص

مرد

قاسم علی

هدایت کلیشادی

عباسعلی

اصفهان

1334/01/10

معلم

61/04/28

ترور

تهران

نامشخص

مرد

محمدحسین

واعظی

حبیب الله

زابل

1334

دبیر

25/12/84

راهبندان جاده

زاهدان-زابل

تاسوکی

مرد

سیدحسین

وزیری ثانی

سیدرضا

گلستان

1345/06/01

معلم

66/06/16

حمله مسلحانه

 

نامشخص

مرد

اقبال

وطنخواه

عبدالله

کردستان

1332/02/17

کارمند آموزش و پرورش

63/01/26

ترور

بانه

جاده روستا

مرد

رجبعلی

ولی پور

غلامعلی

مازندران

1340/10/07

معلم

62/09/07

حمله مسلحانه

مریوان

مریوان

مرد

کرمعلی

یازرلو

عباسعلی

گلستان

1336/05/05

معلم

60/08/12

حمله مسلحانه

مریوان

مریوان

مرد

اسدالله

یاوری روشن

حبیب الله

همدان

1345/02/16

معلم

66/05/12

حمله مسلحانه

بانه

نامشخص

مرد

سعید

یزدانی

ولی الله

خراسان

1341/09/15

معلم

60/05/29

ترور

بجنورد

بجنورد

مرد

امان اله

یوسفی

نصرالله

فارس

1323/06/04

معلم

61/01/20

ترور

ممسنی

نامشخص

مرد

علی اصغر

یوسفی فشنگی

ولی الله

تهران

1337/07/8

معلم

62/05/22

حمله مسلحانه

اسلام آبادغرب

جاده اسلام آباد

مرد

انتهای پیام/

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۵۰
رستم فاریابی
سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۶:۴۹ ب.ظ

زهی خیال باطل

 دولت ترامپ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را دراستانه میلاد امام حسین (ع)و روز پاسدار در  فهرست گروه های تروریستی آمریکا قرار داد. این اولین بار است که نیروی مسلح قانونی یک کشور توسط دولت آمریکا در لیست گروه های تروریستی قرار داده می شود.

برخی معتقدند بدلیل اختلافات داخلی در هیات حاکمه آمریکا( مخالفت سیا و پنتاگون در مقابل حمایت جان بولتون و مایک پمپئو) هنوز نمی توان با قاطعیت درباره این که اقدام اخیر ترامپ عملیاتی شود صحبت کرد. در حال حاضر کنگره ظرف یک هفته می تواند مانع از تحقق چنین وضعیتی شود در غیر این صورت این اقدام اجرایی خواهد شد.

اقدام جدید دولت ترامپ به صورت بالقوه می تواند موجبات برخورد آمریکا و سپاه پاسداران در منطقه شود. اما بدلیل عواقب آن واشنگتن حتماً تمایلی به وقوع چنین اتفاقی ندارد. در واقع بدلیل شکست سیاست های کاخ سفید در منطقه به اذعان خود ترامپ و هزینه بالایی که صرف مداخله در خاورمیانه شده بعید است واشنگتن تمایل چندانی به عملیاتی شدن چنین اقدامی داشته باشد.

وضعیت آمریکا در منطقه به گونه ای است که چند هفته قبل دونالد ترامپ برای سفر چند ساعته به عراق مجبور شد در تاریکی شب به صورت مخفیانه و آن هم به یک پایگاه نظامی برود. جنبه جالب این قضیه آن جاست که دیروز حتی مایک پمپئو و برایان هوک نیز از صحبت درباره ابعاد نظامی چنین تصمیمی امتناع کردند. از طرف دیگر از آن جایی که تعاملات مالی و تجاری ایران قبلاً به صورت کامل تحت تحریم های آمریکا قرار گرفته بود تاثیر اقتصادی چنین اقدامی نمی تواند خاص باشد. بویژه آن که در دو هفته اخیر حتی کمک کشورها و نهادهای بین المللی به ایران بدلیل سیل نیز با محدودیت های جدی مواجه شده بود.

اما درباره چرایی انجام این اقدام تحلیل های متفاوتی ارائه شده است:

* این اقدام بدلیل مخالفت با سیاست منطقه ای ایران، پیروزی های محور مقاومت و کینه از سپاه پاسداران اتخاذ شده است.

*ترامپ بدنبال فشار حداکثری و کسب رضایت ایران به مذاکره تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2020 است. این اقدام ترامپ در پی خروج از برجام، بازگشت تحریم های اقتصادی و جنگ تبلیغاتی انجام می شود و آمریکا می خواهد با کشاندن ایران به میز مذاکره از آن به عنوان یک برگ برنده در رقابت با دموکرات ها استفاده کند.

*تروریستی اعلام کردن سپاه بدلیل کمک به نتانیاهو در رقابت های انتخاباتی رژیم صهیونیستی است که در موقعیت چندان مناسبی نیز قرار ندارد.

*جان بولتون و مایک پمئپو با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران پیگیر تشدید تنش ها و منتفی کردن تمام راه های مذاکره احتمالی بین آمریکا و ایران هستند. در واقع نومحافظه کاران آمریکایی در پی فشار و سرنگونی نظام سیاسی ایران هستند و در این راه با از بین بردن مولفه های اقتدار، خواهان تسهیل برخورد سخت افزاری با ایران اند.

در نهایت باید گفت چنین اقدامی موجب همبستگی بیشتر جریان های سیاسی در داخل، محبوبیت بیشتر سپاه در ایران و منطقه خواهد شد و مقامات آمریکایی هرگز نمی توانند به اهداف خود در تروریستی اعلام کردن سپاه دست پیدا کنند.

در این بین واکنش اروپایی ها(البته اگر طبق معمول بر اساس سیاست کج دار و مریز عمل نکنند) به چنین اقدامی نیز می تواند به روشن تر شدن خط و خطوط طرفین و سرانجام برجام کمک کند. بنابراین ضرورت دارد با فشار به اروپایی ها خواستار موضع گیری علنی و شفاف آنها درباره اقدام اخیر آمریکا شد. ولی مصداق سخن حضرت حافظ ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست* عرض خود می بری زحمت ما میداری) با این ترفندها مردم از سپاه و انقلاب دست برنمی دارند . چون سپاه فرزند ملت و حافظ انقلاب و امنیت کشور است و به کرات این جمله امام تعبیر شده است که اگر سپاه نبود کشور هم نیود و تفکر سپاه تفکر حسینی است اگر توانسته اند تفکر حسینی را خاموش کنند  این راهم می توانند  زهی خیال باطل

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۴۹
رستم فاریابی
شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۱۲ ب.ظ

زیباترین پل های دنیا

در این تصاویر پل‌هایی را میبینید که در نوع خود کم نظیر می‌باشد.

پل راکوتز آلمان



پل دوطبقه درختی هند


پل کوهی در چین



پل باستانی آلمان



پل شهاراه یمن



پل کلیسا در کلمبیا



هلال ماه در پارک داهو



پل آبشاری نروژ


پل به جزیره اسپانیا



پل آبشاری آمریکا


پل رودخانه ای ایتالیا


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۱۲
رستم فاریابی
شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۷، ۰۳:۳۲ ب.ظ

سند گام دوم انقلاب


انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند.
در چنین نقطه‌ی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.
بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد.
این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ی انقلاب و چهل دهه‌ی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست‌وپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.

شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشه‌زنده‌ی انقلاب اسلامی
برای همه‌چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

دفاع ابدی از نظریه‌ی نظام انقلابی
انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل میشمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

جمهوری اسلامی و فاصله‌ی میان بایدها و واقعیتها
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمان‌خواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.

انقلاب اسلامی؛ مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ی اوّل را شلّیک نکرده و در همه‌ی موارد، پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ی عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.

برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.

ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار»؛ پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر
پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادی‌خواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ی رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین‌گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله‌ی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ی امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمیشد.

مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم»؛ عامل عزت و پیشرفت ایران در همه‌ی عرصه‌ها
به‌رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید.

* برکات بزرگ انقلاب اسلامی:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده‌ی ملّی را که جان‌مایه‌‌ی پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه‌ی مدیریّت کرد؛ روحیه‌ و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:

یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روزبه‌روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فنّاوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه‌ی خدمت‌رسانی
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.

چهار) ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله‌ی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ی جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ی محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این‌گونه، روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ی کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

پنج) سنگین کردن کفه‌ی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
خامساً: کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیّه‌ی زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّق‌ترین حاکمیّتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه‌جای کشور، و از مناطق مرفّه‌نشین شهرها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.

شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ی آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.

هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان‌خوار و جنایت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده‌ی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به‌شمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست‌اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ی دوباره‌ی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.

* انقلاب چهل‌ساله و گام بزرگ دوم
جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ی انقلاب اسلامی است؛ انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.

محصول تلاش چهل‌ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فنّاوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلّول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.

اقتدار انقلاب اسلامی و تغییر چالشها و شکست مستکبران
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.

جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفته‌ی اسلامی
امّا راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه‌ی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته‌ی اسلامی بسازند.

نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکته‌ی مهمّی که باید آینده‌سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.

مهم‌ترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ ‌سال که بخش مهمّی از آن نتیجه‌ی موج جمعیّتی ایجادشده در دهه‌ی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه‌ی انقلابی رشد کرده و آماده‌ی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.

فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور
به‌جز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبه‌نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده‌نشده‌ی طبیعی و انسانی در رتبه‌ی اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهه‌ی دوّم چشم‌انداز، باید زمان تمرکز بر بهره‌برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده‌نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.

* گام دوم و سرفصلها و توصیه‌های اساسی در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی میکنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.

امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
و امّا توصیه‌ها:

یک) علم و پژوهش
۱) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبه‌ی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه‌ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشته‌های حسّاس و نوپدید به رتبه‌های نخستین ارتقاء داد، همه‌وهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته‌ایم و این نعمت بزرگی است که به‌خاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.

امّا آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی‌شده، با همه‌ی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراین‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

دو) معنویّت و اخلاق
۲) معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم می‌آفریند.

شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراین‌باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوه‌ی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.

ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به چشم خود می‌بینیم. دستگاه‌های مسئول حکومتی دراین‌باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره‌ی پیش‌ِرو باید دراین‌باره‌ها برنامه‌های کوتاه‌مدّت و میان‌مدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.

سه) اقتصاد
۳) اقتصاد: اقتصاد یک نقطه‌ی کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ی قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی‌ بر تولید انبوه و باکیفیّت، و توزیع عدالت‌محور، و مصرف به‌اندازه و بی‌اسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به‌خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.

انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه‌ها‌ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی‌اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.

مهم‌ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده‌ی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه‌های حکومتی است. نتیجه‌ی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه‌ی ضعیف و امثال آن است.

راه‌حلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه‌های اجرائی برای همه‌ی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درون‌زایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برون‌گرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راه‌حل‌ها است. بی‌گمان یک مجموعه‌ی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ‌رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد.

جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.

چهار) عدالت و مبارزه با فساد
۴) عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده‌ی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ی حکومتها عارض شود، زلزله‌ی ویرانگر و ضربه‌زننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائی‌تر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّی‌تر و بنیانی‌تر از دیگر نظامها است. وسوسه‌ی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَوی‌ترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیر‌‌المؤمنین (علیه‌السّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه‌ی زهد انقلابی و ساده‌زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه‌گانه حضور دائم داشته باشد و به‌معنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاه‌های حکومتی.

البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطانِ حرص برحذر باشند و از لقمه‌ی حرام بگریزند و از خداوند دراین‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیع‌الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.

عدالت در صدر هدفهای اوّلیّه‌ی همه‌‌ی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه‌ای مقدّس در همه‌ی زمانها و سرزمین‌ها است و به‌صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) میسّر نخواهد شد ولی به‌صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه‌ای بر عهده‌ی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌ای کوتاه رفت؛ و البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئه‌ی واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی که اکنون برنامه‌ی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.

با این همه، اینجانب به جوانان عزیزی که آینده‌ی کشور، چشم‌انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصله‌‌ای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به‌طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به‌هیچ‌رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.

پنج) استقلال و آزادی
۵) استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

شش) عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
۶) عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ی جهانی، امروز شاهد پدیده‌هایی است که تحقّق یافته یا در آستانه‌‌ی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه‌ی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.

اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

هفت) سبک زندگی
۷) سبک زندگی: سخن لازم دراین‌باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به همین جمله اکتفا میکنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.

در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمن‌شکن ملّت عزیز در بیست‌ودوّم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکّر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق میسایم. سلام بر حضرت بقیّة‌الله (ارواحنافداه)؛ سلام بر ارواح طیّبه‌ی شهیدان والامقام و روح مطهّر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ی ملّت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.
دعاگوی شما
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۷
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۳۲
رستم فاریابی
چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۳۳ ب.ظ

زادسر جیرفتی


انا لله وانا الیه راجعون


Image result for ‫زادسر‬‎





در گذر ایام و چرخش روزگار روز چهارشنبه97/11/24 روز عروج مردی است از عالم خاک به عالم افلاک و روز وصال به معبود حضرت حجت الاسلام علی زادسر جیرفتی است .که خدایش رحمت و در جوار رجمت واسعه خویش ماوایش دهد . مردی برخاسته از خانه ای کوچک و با روحی بلند که آوازه دوران خویش شد .کسی که با تلاش خود پله های رشد ومعنویت را سپری کرد تا حرفی برای دفاع از اسلام و مقام ولایت داشته باشد . پس از گذراندن آموزشهای کلاسیک وحوزوی در دوران  دفاع مقدس برای صیانت از اسلام وانقلاب وکشور حضورش در جبهه مداوم ومستمر بود . همنشینی وی با رزمندگان به گونه ای بود که شیفته اش شده بودند و خاطره نویس رزمندگان وشهدای لشکر 41 ثارالله شده بود و چه شیوا و با قلمی رسا در عظمت شهادت شهدا قلم فرسایی می کرد . که کتاب خاطرات یک طلبه مصداق این سخن است .و مریدی مرادان خود  حضرت امام (ره) ومقام معظم رهبری تاج افتخار خود میدانست وبه آن افتخار می کرد. و برای ترویج معارف اسلامی و صیانت از انقلاب سر از پا نمی شناخت . و زمانی که حضورش در صحنه سیاسی لازم دانست . در روشنگری اهداف انقلاب و راه امام همچون ابوذر روشنگری می کرد. ودر دوره های متعدد به مجلس شورای اسلامی راه یافت و جان برکف به خدمت به حوزه انتخابیه اش پرداخت . ذهن وخاطره مردم مملو است از خدماتش و شجاعتش و پاک دست بودنش که در کمتر کسی می توان یافت .

پس از پایان دوره نمایندگی با تمام قدرت پیگیر مصالح و منافع مردمش وحفظ حرمت ولایت مقالاتش و سخنانش و موضع گیریهایش  اظهر من الشمس است . خدای رحمتش کند و دبا اولیاء اش محشورش کند . بدون شک نظان اسلامی و نهاد مقدس ولایت فقیه یکی از عمارهایش را از دست داد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۳۳
رستم فاریابی